ارتورکسیا عصبی و بی اشتهایی عصبی دو اختلال خوردن هستند که اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند، اما تفاوت های مشخصی در علائم، علل و رویکردهای درمانی دارند. در حالی که هر دو اختلال شامل یک وسواس ناسالم در مورد غذا و وزن است، تمایزات مهمی وجود دارد که آنها را متمایز می کند.

 

Orthorexia nervosa یک اصطلاح نسبتاً جدید است که اولین بار در اواخر دهه 1990 ابداع شد. این به اشتغال بیش از حد به تغذیه سالم اشاره دارد، تا جایی که در زندگی روزمره و روابط فرد اختلال ایجاد می کند. افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی ممکن است ساعت‌ها صرف تحقیق و برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی خود کنند، فقط غذاهایی را بخورند که به نظر آنها "سالم" هستند و از غذاهایی که آنها را ناسالم یا "بد" می‌دانند اجتناب کنند. آنها همچنین ممکن است در هنگام انحراف از قوانین سخت غذایی خود دچار اضطراب یا احساس گناه شوند.

 

از سوی دیگر، بی اشتهایی عصبی یک اختلال غذایی شناخته شده است که شامل تصویری از بدن مخدوش و ترس شدید از افزایش وزن است. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی ممکن است مصرف غذای خود را تا حد زیادی محدود کنند که منجر به کاهش وزن و سوء تغذیه شود. آنها همچنین ممکن است برای سوزاندن کالری و کاهش وزن به ورزش های اجباری و سایر رفتارها بپردازند.

 

یکی از تفاوت های اصلی بین ارتورکسیا عصبی و بی اشتهایی عصبی، انگیزه پشت رفتارهای غذایی محدود کننده است. افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی میل به خوردن غذاهای سالم و اجتناب از غذاهای ناسالم دارند، در حالی که افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی میل به کاهش وزن و دستیابی به شکل و اندازه بدنی خاص دارند.

 

تفاوت کلیدی دیگر تاثیر بر وزن و ترکیب بدن است. افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی بسته به عادات غذایی خاص و متابولیسم آنها ممکن است کاهش وزن یا افزایش وزن را تجربه کنند. با این حال، افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولاً کاهش وزن شدیدی را تجربه می کنند و ممکن است به طور خطرناکی دچار کمبود وزن شوند.

 

علائم ارتورکسی عصبی و بی اشتهایی عصبی نیز می تواند متفاوت باشد. افراد مبتلا به ارتورکسیا عصبی ممکن است با انحراف از قوانین سخت رژیم غذایی خود دچار اضطراب، گناه و شرم شوند، در حالی که افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی ممکن است طیف وسیعی از علائم فیزیکی و احساسی از جمله خستگی، مشکلات تمرکز و افسردگی را تجربه کنند.

 

از نظر علل، هر دو اختلال پیچیده و چند وجهی هستند. ارتورکسیا عصبی ممکن است با میل به کنترل و کمال گرایی و همچنین عوامل اجتماعی-فرهنگی که بر اهمیت تغذیه سالم تأکید می کند، مرتبط باشد. از سوی دیگر، بی اشتهایی عصبی ممکن است با ترکیبی از عوامل ژنتیکی، هورمونی، و محیطی مانند فشار جامعه برای لاغری و ایده آل سازی لاغری در رسانه ها مرتبط باشد.

 

رویکردهای درمانی ارتورکسی عصبی و بی اشتهایی عصبی نیز متفاوت است. از آنجا که ارتورکسی عصبی یک اصطلاح نسبتاً جدید است، تحقیقات محدودی در مورد رویکردهای درمانی مؤثر وجود دارد. با این حال، برخی از مطالعات نشان می دهد که ترکیبی از درمان شناختی-رفتاری و مشاوره تغذیه ممکن است در کمک به افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی در ایجاد رابطه سالم تر با غذا موثر باشد.

 

از سوی دیگر، بی اشتهایی عصبی اختلالی است که به خوبی مطالعه شده است و طیف وسیعی از رویکردهای درمانی در دسترس است. اینها ممکن است شامل درمان بستری یا سرپایی، دارو درمانی و مشاوره تغذیه باشد. همچنین نشان داده شده است که درمان مبتنی بر خانواده، که کل خانواده را در فرآیند درمان شامل می‌شود، در کمک به افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی در دستیابی و حفظ بهبودی مؤثر است.

 

در نتیجه، در حالی که ارتورکسیا عصبی و بی‌اشتهایی عصبی شباهت‌های مشترکی دارند، آنها اختلالات خوردن متمایز با انگیزه‌ها، علائم و رویکردهای درمانی متفاوت هستند. ارتورکسیا عصبی با اشتغال بیش از حد به تغذیه سالم مشخص می شود، در حالی که بی اشتهایی عصبی با تصویر بدنی مخدوش و تمایل به کاهش وزن مشخص می شود. درک تفاوت بین این اختلالات برای ارائه درمان و حمایت موثر برای افرادی که با این شرایط دست و پنجه نرم می کنند بسیار مهم است.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.