x تبلیغات
سلامت باشید

تفاوت بین ارتورکسیا عصبی و بی اشتهایی عصبی چیست؟

 

ارتورکسیا عصبی و بی اشتهایی عصبی دو اختلال خوردن هستند که اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند، اما تفاوت های مشخصی در علائم، علل و رویکردهای درمانی دارند. در حالی که هر دو اختلال شامل یک وسواس ناسالم در مورد غذا و وزن است، تمایزات مهمی وجود دارد که آنها را متمایز می کند.

 

Orthorexia nervosa یک اصطلاح نسبتاً جدید است که اولین بار در اواخر دهه 1990 ابداع شد. این به اشتغال بیش از حد به تغذیه سالم اشاره دارد، تا جایی که در زندگی روزمره و روابط فرد اختلال ایجاد می کند. افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی ممکن است ساعت‌ها صرف تحقیق و برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی خود کنند، فقط غذاهایی را بخورند که به نظر آنها "سالم" هستند و از غذاهایی که آنها را ناسالم یا "بد" می‌دانند اجتناب کنند. آنها همچنین ممکن است در هنگام انحراف از قوانین سخت غذایی خود دچار اضطراب یا احساس گناه شوند.

 

از سوی دیگر، بی اشتهایی عصبی یک اختلال غذایی شناخته شده است که شامل تصویری از بدن مخدوش و ترس شدید از افزایش وزن است. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی ممکن است مصرف غذای خود را تا حد زیادی محدود کنند که منجر به کاهش وزن و سوء تغذیه شود. آنها همچنین ممکن است برای سوزاندن کالری و کاهش وزن به ورزش های اجباری و سایر رفتارها بپردازند.

 

یکی از تفاوت های اصلی بین ارتورکسیا عصبی و بی اشتهایی عصبی، انگیزه پشت رفتارهای غذایی محدود کننده است. افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی میل به خوردن غذاهای سالم و اجتناب از غذاهای ناسالم دارند، در حالی که افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی میل به کاهش وزن و دستیابی به شکل و اندازه بدنی خاص دارند.

 

تفاوت کلیدی دیگر تاثیر بر وزن و ترکیب بدن است. افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی بسته به عادات غذایی خاص و متابولیسم آنها ممکن است کاهش وزن یا افزایش وزن را تجربه کنند. با این حال، افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولاً کاهش وزن شدیدی را تجربه می کنند و ممکن است به طور خطرناکی دچار کمبود وزن شوند.

 

علائم ارتورکسی عصبی و بی اشتهایی عصبی نیز می تواند متفاوت باشد. افراد مبتلا به ارتورکسیا عصبی ممکن است با انحراف از قوانین سخت رژیم غذایی خود دچار اضطراب، گناه و شرم شوند، در حالی که افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی ممکن است طیف وسیعی از علائم فیزیکی و احساسی از جمله خستگی، مشکلات تمرکز و افسردگی را تجربه کنند.

 

از نظر علل، هر دو اختلال پیچیده و چند وجهی هستند. ارتورکسیا عصبی ممکن است با میل به کنترل و کمال گرایی و همچنین عوامل اجتماعی-فرهنگی که بر اهمیت تغذیه سالم تأکید می کند، مرتبط باشد. از سوی دیگر، بی اشتهایی عصبی ممکن است با ترکیبی از عوامل ژنتیکی، هورمونی، و محیطی مانند فشار جامعه برای لاغری و ایده آل سازی لاغری در رسانه ها مرتبط باشد.

 

رویکردهای درمانی ارتورکسی عصبی و بی اشتهایی عصبی نیز متفاوت است. از آنجا که ارتورکسی عصبی یک اصطلاح نسبتاً جدید است، تحقیقات محدودی در مورد رویکردهای درمانی مؤثر وجود دارد. با این حال، برخی از مطالعات نشان می دهد که ترکیبی از درمان شناختی-رفتاری و مشاوره تغذیه ممکن است در کمک به افراد مبتلا به ارتورکسی عصبی در ایجاد رابطه سالم تر با غذا موثر باشد.

 

از سوی دیگر، بی اشتهایی عصبی اختلالی است که به خوبی مطالعه شده است و طیف وسیعی از رویکردهای درمانی در دسترس است. اینها ممکن است شامل درمان بستری یا سرپایی، دارو درمانی و مشاوره تغذیه باشد. همچنین نشان داده شده است که درمان مبتنی بر خانواده، که کل خانواده را در فرآیند درمان شامل می‌شود، در کمک به افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی در دستیابی و حفظ بهبودی مؤثر است.

 

در نتیجه، در حالی که ارتورکسیا عصبی و بی‌اشتهایی عصبی شباهت‌های مشترکی دارند، آنها اختلالات خوردن متمایز با انگیزه‌ها، علائم و رویکردهای درمانی متفاوت هستند. ارتورکسیا عصبی با اشتغال بیش از حد به تغذیه سالم مشخص می شود، در حالی که بی اشتهایی عصبی با تصویر بدنی مخدوش و تمایل به کاهش وزن مشخص می شود. درک تفاوت بین این اختلالات برای ارائه درمان و حمایت موثر برای افرادی که با این شرایط دست و پنجه نرم می کنند بسیار مهم است.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

آنچه باید در مورد نوروپاتی دیابتی در پا بدانید؟

 نوروپاتی دیابتی، یک بیماری پیچیده و ناتوان کننده، یک عارضه شایع در میان افراد مبتلا به دیابت است. هدف این مقاله ارائه یک مرور کلی از نوروپاتی دیابتی در پاها، شامل علل، علائم، تشخیص و راهبردهای مدیریتی آن است. علاوه بر این، ما پیامدهای بالقوه طولانی مدت نوروپاتی دیابتی درمان نشده و اهمیت اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری یا به تاخیر انداختن پیشرفت آن را بررسی خواهیم کرد.

 

علل و عوامل خطر نوروپاتی دیابتی

 

نوروپاتی دیابتی، یک وضعیت آسیب مزمن عصبی، به دلیل عوارض طولانی مدت دیابت ایجاد می شود. این بیماری از ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و متابولیک ناشی می شود که منجر به هیپرگلیسمی پایدار (قند خون بالا) و اثرات مضر آن بر رشته های عصبی می شود.

 

1. استعداد ژنتیکی: برخی عوامل ژنتیکی، مانند عوامل موثر بر ژن مرتبط با نوروپاتی محیطی (PNPA)، فرد را مستعد نوروپاتی دیابتی می کند.

 

2. قند خون بالا: افزایش مزمن سطح قند خون، همانطور که در دیابت مشاهده می شود، به طور قابل توجهی خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی را افزایش می دهد.

 

3. سن: هر چه فرد مسن تر شود، احتمال ابتلای او به نوروپاتی دیابتی بیشتر می شود.

 

4. طول مدت دیابت: مدت طولانی تر دیابت، خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی را افزایش می دهد.

 

5. کنترل ضعیف قند خون: سطح قند خون ضعیف کنترل شده به طور قابل توجهی به ایجاد و پیشرفت نوروپاتی دیابتی کمک می کند.

 

6. فشار خون بالا: فشار خون بالا فشار مضاعفی بر اعصاب وارد می کند و احتمال ابتلا به نوروپاتی دیابتی را تشدید می کند.

 

7. کلسترول و تری گلیسیرید بالا: افزایش سطح کلسترول و تری گلیسیرید در خون خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی را افزایش می دهد.

 

8. سیگار و مصرف الکل: سیگار کشیدن و مصرف زیاد الکل می تواند علائم نوروپاتی دیابتی را بدتر کند.

 

9. چاقی و شاخص توده بدنی (BMI): چاقی و BMI بالا به ایجاد و پیشرفت نوروپاتی دیابتی کمک می کند.

 

10. عوارض مرتبط با دیابت: نوروپاتی دیابتی اغلب با سایر عوارض طولانی مدت دیابت، مانند رتینوپاتی (آسیب به رگ های خونی در شبکیه چشم)، نفروپاتی (آسیب به کلیه ها) و بیماری عروق محیطی (تنگ شدن یا انسداد آن) همراه است. رگ های خونی در اندام ها).

 

علائم نوروپاتی دیابتی در پا

 

نوروپاتی دیابتی در درجه اول بر اعصاب حسی پا تأثیر می گذارد و علائمی مانند موارد زیر را ایجاد می کند:

 

1. احساس بی حسی و سوزن سوزن شدن: فرد ممکن است احساس گزگز، سوزش یا احساس سوزن سوزن شدن در پاهای خود را تجربه کند. این احساسات اغلب در کف پا، انگشتان پا و توپی پا رخ می دهد.

 

2. درد: شخص ممکن است دردی مبهم، دردناک یا کوبنده در پاهای خود احساس کند. درد می تواند مداوم یا متناوب باشد.

 

3. حساسیت به لمس: شخص ممکن است احساس حساسیت یا ناراحتی در پاهای خود داشته باشد، به خصوص زمانی که فشار وارد می شود.

 

۴-احساسات غیرمعمول: ممکن است فرد احساسات غیرمعمولی را تجربه کند، مانند احساس گره خوردن در گزنه، راه رفتن روی ماسه داغ یا پا گذاشتن روی یک تکه لگو.

 

5. کاهش رفلکس: نوروپاتی دیابتی نیز می تواند بر رفلکس ها تأثیر بگذارد و فرد را مستعد آسیب دیدگی و زمین خوردن کند.

 

6. از دست دادن وزن بدن: افراد مبتلا به نوروپاتی دیابتی به دلیل کاهش اشتها یا مشکل در پردازش غذا، احتمال کاهش وزن بیشتری دارند.

 

7. تاری دید: نوروپاتی دیابتی می تواند منجر به مشکلات بینایی از جمله تاری، خشکی و حساسیت به نور شود.

 

8. عفونت ها و زخم ها: کاهش احساس در پاها می تواند فرد را مستعد ابتلا به عفونت ها و زخم ها کند.

 

9. پای شارکوت: عارضه شدید نوروپاتی دیابتی، پای شارکوت زمانی رخ می دهد که پا به دلیل آسیب مداوم تغییر شکل می دهد و در برخی موارد منجر به قطع عضو می شود.

 

تشخیص و آزمایش نوروپاتی دیابتی در پا

 

تشخیص نوروپاتی دیابتی معمولاً شامل ترکیبی از معاینه فیزیکی، سابقه پزشکی و آزمایش‌های تشخیصی خاص است. در اینجا یک طرح کلی از رایج ترین روش های تشخیصی آورده شده است:

 

1. معاینه نوروپاتی محیطی: یک متخصص مراقبت های بهداشتی با استفاده از یک چنگال تنظیم و بررسی رفلکس ها، تون عضلانی و سایر یافته های فیزیکی، احساس لمس، دما و درد فرد را ارزیابی می کند.

 

2. تست حسی: متخصص مراقبت های بهداشتی ممکن است از تست های حسی برای تعیین توانایی فرد در درک احساسات، مانند لرزش، فشار و دما استفاده کند.

 

3. تست رفلکس: متخصص مراقبت های بهداشتی ممکن است رفلکس ها را با استفاده از چکش رفلکس ارزیابی کند تا مشخص کند که آیا رفلکس های فرد طبیعی است یا غیر طبیعی.

 

4. مطالعات هدایت عصبی (NCS): این آزمایش شامل اندازه گیری فعالیت الکتریکی اعصاب و عضلات با استفاده از الکترودهایی است که روی پوست قرار می گیرند.

 

5. الکترومیوگرافی (EMG): این آزمایش شامل قرار دادن الکترودها بر روی پوست روی اعصاب آسیب‌دیده برای ارزیابی فعالیت الکتریکی و پاسخ عضلانی آنها است.

 

6. آزمایش خون: متخصص مراقبت های بهداشتی

 

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

تفاوت بین آنژین و بیماری عروق کرونر چیست؟

تفاوت بین آنژین و بیماری عروق کرونر (CAD)

 

بیماری عروق کرونر (CAD) و آنژین به هم مرتبط هستند و آنژین یکی از علائم CAD است. CAD یک نوع رایج بیماری قلبی است که با تجمع پلاک در شریان های کرونری مشخص می شود که خون را به عضله قلب می رسانند. این تجمع پلاک عروق را باریک می کند و بر جریان خون و تامین اکسیژن قلب تاثیر می گذارد.

 

 آنژین

 

آنژین یا درد و ناراحتی قفسه سینه زمانی رخ می دهد که عضله قلب به دلیل کاهش جریان خون، اکسیژن کافی دریافت نمی کند. این کاهش در جریان خون معمولاً در نتیجه مسدود شدن نسبی عروق کرونر توسط تجمع پلاک است. درد آنژینی ممکن است به صورت فشردن، فشار، سنگینی، سفتی یا درد در قفسه سینه توصیف شود و همچنین می‌تواند به بازوها، گردن یا فک نیز منتشر شود. دوره های آنژین اغلب با استراحت یا دارو کاهش می یابد.

 

### بیماری عروق کرونر

 

CAD یک وضعیت پزشکی است که با باریک شدن یا انسداد عروق کرونر مشخص می شود، در نتیجه جریان خون به عضله قلب کاهش می یابد. CAD ناشی از تجمع پلاکی است که از رسوبات کلسترول و سایر مواد در دیواره سرخرگ تشکیل شده است. این فرآیند که به عنوان آترواسکلروز شناخته می شود، می تواند منجر به آنژین صدری شود و در صورت عدم درمان، به طور بالقوه منجر به حمله قلبی شود.

 

### تفاوت

 

1. **علائم در مقابل بیماری**: آنژین یک علامت است، در حالی که CAD یک بیماری است.

2. **علت **: آنژین به دلیل کاهش موقت جریان خون به عضله قلب به دلیل تنگ شدن شریان ها ایجاد می شود، در حالی که CAD به دلیل تجمع پلاک در دیواره سرخرگ ها ایجاد می شود.

3. **اثرات بلندمدت**: CAD می تواند منجر به آنژین صدری و حملات قلبی شود، در حالی که آنژین معمولاً در صورت مدیریت، تهدید کننده زندگی نیست.

4. **شیوع **: CAD شایع تر از آنژین است و می تواند باعث علائم آنژین شود.

5. **درمان**: آنژین را می توان با داروها و تغییرات سبک زندگی مدیریت کرد، در حالی که درمان CAD ممکن است شامل روش های تهاجمی مانند مداخله عروق کرونر از راه پوست یا پیوند عروق کرونر باشد.

6. **مدت **: دوره های آنژین معمولاً کوتاه مدت هستند و معمولاً چند دقیقه طول می کشند، در حالی که CAD یک بیماری مزمن است که نیاز به مدیریت و مراقبت طولانی مدت دارد.

 

### عوامل خطر

 

عوامل خطر برای هر دو آنژین و CAD عبارتند از فشار خون بالا، کلسترول بالا، سیگار کشیدن، عدم تحرک بدنی، چاقی، سابقه خانوادگی بیماری قلبی یا بیماری قلبی زودرس و دیابت. مدیریت این عوامل خطر می تواند به کاهش خطر ابتلا به آنژین صدری یا تشدید CAD کمک کند.

 

### نتیجه

 

درک تفاوت بین آنژین و CAD برای تشخیص زودهنگام، تشخیص دقیق و درمان هدفمند ضروری است. آنژین یکی از علائم CAD است و اگرچه مرتبط هستند، اما یکسان نیستند. CAD یک بیماری پیشرونده است، در حالی که آنژین علامتی است که ممکن است با CAD رخ دهد اما لزوماً نشانه یک بیماری زمینه ای نیست. مدیریت موثر عوامل خطر می تواند به پیشگیری و کاهش هر دو شرایط کمک کند.

 

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

دنیای پیچیده بیرون زدگی ورید پیشانی: شناخت علائم و علل آن

 
رگهای پیشانی که اغلب به آنها "وریدهای نخی" یا "وریدهای برجسته" گفته می شود، یک منظره رایج در بسیاری از افراد است. آنها رگ های خونی کوچک و قابل مشاهده ای هستند که درست در زیر پوست قرار دارند و بیرون زدگی آنها را می توان به عوامل مختلفی از نظر زیبایی و فیزیولوژیک نسبت داد. این مقاله به پیچیدگی‌های بیرون زدگی ورید پیشانی می‌پردازد، علائم، علل و درمان‌های بالقوه را بررسی می‌کند تا درک جامعی از این وضعیت اغلب مورد بحث ارائه شود.
 
علائم بیرون زدگی ورید پیشانی
 
1. وریدهای بزرگ شده
بارزترین علامت بیرون زدگی ورید پیشانی، گشاد شدن قابل مشاهده و قابل مشاهده رگ های خونی است. به نظر می رسد این رگ ها در برابر پوست برجسته هستند و به رنگ آبی یا بنفش تیره ظاهر می شوند. زمانی که فرد تحت استرس، عصبانیت یا زمانی که سرش به جلو خم شده یا بلند شده است، ممکن است بیشتر قابل توجه باشند.
 
2. نازک شدن پوست
در برخی موارد، نازک شدن پوست در ناحیه آسیب دیده می تواند به دیده شدن سیاهرگ ها کمک کند. این می تواند به دلیل برجسته تر شدن رگ های خونی به دلیل حمایت کمتر ساختار زیرین پوست رخ دهد.
 
3. سفت یا پف کردگی
رگ‌ها ممکن است کمی سفت یا متورم شوند، به‌ویژه زمانی که خون غرق شده باشند. این می تواند منجر به ظاهری پر از برآمدگی و پف کرده، به ویژه در پیشانی یا اطراف شقیقه ها شود.
 
4. نگرانی های زیبایی شناختی
در حالی که به خودی خود یک علامت نیست، بیرون زدگی وریدهای پیشانی می تواند منبعی از خودآگاهی باشد و به جذابیت درک شده فرد کمک کند. این می تواند برای برخی از افراد به یک مسئله زیبایی تبدیل شود و منجر به پرس و جو در مورد درمان شود.
 
5. بدون درد یا حساسیت
توجه به این نکته ضروری است که بیرون زدگی ورید پیشانی به طور کلی دردناک نیست یا باعث ناراحتی می شود. با این حال، اگر آنها متورم یا ملتهب شوند، می تواند نشانه یک بیماری زمینه ای شدیدتر باشد که نیاز به مراقبت پزشکی دارد.
 
 
1. وراثت
سابقه خانوادگی نقش مهمی ایفا می کند، زیرا سیاهرگ های بیرون زده در برخی خانواده ها ممکن است ایجاد شوند. یک استعداد ژنتیکی برای افزایش فشار خون یا گردش خون ضعیف می تواند سیاهرگ ها را بیشتر نمایان کند.
 
2. پیری
با افزایش سن، پوست خاصیت ارتجاعی خود را از دست می‌دهد و رگ‌ها با حرکت‌های صورت تغییر می‌کنند.
 
3. استرس و تنش
استرس و انقباضات عضلانی، به ویژه در گردن و پوست سر، می تواند باعث هجوم خون به وریدهای سطحی شود و آنها را برجسته تر کند.
 
4. تغییرات هورمونی
در دوران بارداری، نوسانات هورمونی می‌تواند بر جریان خون تأثیر بگذارد و باعث نمایان شدن سیاهرگ‌ها شود.
 
5. موقعیت دهی مداوم سر
دوره‌های طولانی نگاه کردن به پایین یا تایپ کردن با رایانه می‌تواند به گردن فشار وارد کند و منجر به تجمع خون در سیاهرگ‌ها شود و باعث بیرون زدگی آن‌ها شود.
 
6. شرایط پزشکی
برخی از مسائل بهداشتی اساسی، مانند مشکلات تیروئید، مشکلات کبدی یا قلبی، و حتی برخی داروها، می‌توانند در ایجاد سیاهرگ‌های برجسته نقش داشته باشند.
 
درمان بیرون زدگی ورید پیشانی
 
1. اصلاح سبک زندگی
برای موارد خفیف، تغییرات سبک زندگی مانند کاهش استرس، حفظ وضعیت بدنی خوب و ورزش منظم می تواند به جلوگیری از بیرون زدگی رگ کمک کند.
 
2. فشرده سازی سرد
استفاده از کمپرس سرد یا استفاده از کمپرس یخ می تواند به طور موقت جریان خون را کاهش دهد و سیاهرگ ها را کمتر دیده شود.
 
3. محصولات موضعی
کرم‌ها یا ژل‌های بدون نسخه حاوی کافئین، رتینوئیدها یا سایر موادی که رگ‌های خونی را منقبض می‌کنند ممکن است تسکین موقتی ایجاد کنند.
 
4. اسکلروتراپی ورید دارویی
در موارد شدیدتر، یک روش کم تهاجمی به نام اسکلروتراپی شامل تزریق یک ماده شیمیایی است که باعث انقباض سیاهرگ و در نهایت محو شدن آن می شود.
 
5. جراحی
برای نگرانی های دائمی یا زیبایی، ممکن است روش هایی مانند لیزر درمانی درون وریدی (EVLT)، فرسایش رادیوفرکانسی، یا حتی جراحی های زیبایی مانند پرکننده های پوستی یا میکروسرجری در نظر گرفته شود.
 
نتیجه
 
بیرون زدگی ورید پیشانی، اگرچه اغلب به عنوان یک مشکل آرایشی بی ضرر دیده می شود، می تواند نشانه ای از عوامل زمینه ای سلامت یا شیوه زندگی باشد. درک علائم و علل آنها می تواند به افراد در تصمیم گیری آگاهانه در مورد مراقبت کمک کند. اگر بیرون زدگی با وجود تغییر در شیوه زندگی آزاردهنده شود یا ادامه یابد، مشورت با متخصص پوست یا ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی می تواند به گزینه های درمانی مناسب منجر شود. به یاد داشته باشید که اگرچه رگ های قابل مشاهده ممکن است آزاردهنده روزانه باشند، اما معمولاً بی ضرر هستند و نیازی به نگرانی بیش از حد ندارند.
منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

پروبیوتیک ها در بارداری: راهنمای جامع

 

 
بارداری یک دوره حیاتی در زندگی یک زن است، زیرا شامل رشد و توسعه یک زندگی جدید در بدن او می شود. اطمینان از اینکه مادر و نوزاد متولد نشده از مراقبت و تغذیه بهینه برای بارداری سالم برخوردار هستند، ضروری است. یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته استفاده از پروبیوتیک ها در دوران بارداری است. این مقاله به بررسی مفهوم پروبیوتیک ها، مزایای بالقوه آنها و ایمنی مصرف آنها در دوران بارداری می پردازد.
 
پروبیوتیک ها: بررسی اجمالی
 
پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده، عمدتاً باکتری ها و مخمرها هستند که در صورت مصرف به مقدار کافی، فواید سلامتی را برای میزبان به ارمغان می آورند. این میکروارگانیسم های مفید به طور طبیعی در غذاهای تخمیر شده مانند ماست، کفیر، کلم ترش، کیمچی و میسو و همچنین در مکمل های غذایی یافت می شوند. پروبیوتیک ها نقش حیاتی در حفظ تعادل سالم میکروبیوتای روده ایفا می کنند که برای سلامت کلی ضروری است.
 
فواید پروبیوتیک ها
 
پروبیوتیک ها فواید زیادی برای سلامتی دارند، از جمله:
 
1. تقویت سیستم ایمنی: پروبیوتیک ها می توانند با تحریک تولید آنتی بادی ها و تنظیم پاسخ ایمنی، سیستم ایمنی را تقویت کنند و در نتیجه خطر ابتلا به عفونت ها را کاهش دهند.
 
2. بهبود هضم: پروبیوتیک ها به تجزیه غذا، سنتز ویتامین ها و جذب مواد مغذی کمک می کنند و منجر به هضم بهتر و کاهش علائم گوارشی مانند نفخ، گاز و یبوست می شود.
 
3. کاهش آلرژی و اگزما: پروبیوتیک ها می توانند پاسخ ایمنی را تنظیم کرده و التهاب را کاهش دهند، که ممکن است به پیشگیری یا مدیریت آلرژی و اگزما در زنان باردار و فرزندان آنها کمک کند.
 
4. حمایت از سلامت روان: برخی از سویه های پروبیوتیک ها با کاهش علائم اضطراب و افسردگی، تأثیر مثبتی بر سلامت روان دارند.
 
5. کاهش خطر ابتلا به دیابت بارداری: پروبیوتیک ها ممکن است به تنظیم سطح قند خون و حساسیت به انسولین کمک کنند و خطر ابتلا به دیابت بارداری را در زنان باردار کاهش دهند.
 
6. پیشگیری از عفونت های واژن: پروبیوتیک ها می توانند به حفظ تعادل سالم میکروبیوتای واژن کمک کنند، بنابراین خطر عفونت هایی مانند واژینوز باکتریایی و عفونت های دستگاه ادراری را کاهش می دهند.
 
 
در حالی که مزایای پروبیوتیک ها به خوبی مستند شده است، اطمینان از ایمنی آنها، به ویژه در دوران بارداری، بسیار مهم است. سازمان جهانی بهداشت (WHO) و سازمان غذا و کشاورزی (FAO) دستورالعمل هایی را برای استفاده از پروبیوتیک ها در دوران بارداری ایجاد کرده اند که توصیه می کند:
 
1. انتخاب سویه های پروبیوتیک با سابقه ایمنی اثبات شده در زنان باردار و نوزادان.
 
2. مصرف پروبیوتیک ها در دوزهای مناسب، زیرا مصرف بیش از حد ممکن است منجر به عدم تعادل در میکروبیوتای روده و سایر مشکلات سلامتی شود.
 
3. انتخاب مکمل های پروبیتیک با کیفیت بالا یا غذاهای تخمیر شده، زیرا ممکن است دارای سطوح مختلفی از قدرت و خلوص باشند.
 
4. مشاوره با یک متخصص مراقبت های بهداشتی قبل از شروع مکمل های پروبیوتیک در دوران بارداری برای اطمینان از راهنمایی شخصی بر اساس شرایط و ترجیحات سلامت فردی.
 
نتیجه
 
پروبیوتیک ها دارای پتانسیل ارائه مزایای سلامتی متعددی در دوران بارداری هستند، از بهبود هضم و عملکرد سیستم ایمنی گرفته تا کاهش خطر ابتلا به دیابت بارداری و عفونت های واژن. با این حال، اطمینان از ایمنی پروبیوتیک ها با انتخاب سویه های مناسب، دوزها و محصولات با کیفیت ضروری است. به زنان باردار توصیه می شود قبل از شروع مکمل های پروبیوتیک با یک متخصص مراقبت های بهداشتی مشورت کنند تا راهنمایی های شخصی متناسب با نیازها و ترجیحات خاص خود را دریافت کنند. با حفظ تعادل سالم میکروبیوتای روده از طریق مصرف پروبیوتیک، زنان باردار می توانند از سلامت کلی خود و همچنین بهزیستی کودک متولد نشده خود حمایت کنند.
منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

روش هایی برای تسکین خارش رگ های واریسی

 وریدهای واریسی وریدهای متورم و پیچ خورده ای هستند که معمولاً در پاها ایجاد می شوند. آنها می توانند باعث درد، ناراحتی و خارش شوند که تسکین آن دشوار است. در اینجا چند روش وجود دارد که می تواند به کاهش خارش رگ های واریسی کمک کند:

 

1. از خاراندن بپرهیزید: ممکن است خاراندن ناحیه خارش دار وسوسه انگیز باشد، اما این می تواند وضعیت را بدتر کرده و باعث تحریک بیشتر شود. سعی کنید در مقابل میل به خاراندن مقاومت کنید و در عوض راه های دیگری برای تسکین خارش بیابید.

2. محل را تمیز نگه دارید: تمیز و خشک نگه داشتن ناحیه آسیب دیده می تواند به جلوگیری از عفونت و کاهش خارش کمک کند. از مالش یا مالش دادن آن ناحیه خودداری کنید، زیرا ممکن است باعث تحریک بیشتر شود. در عوض، ناحیه مورد نظر را به آرامی با یک حوله تمیز خشک کنید.

3. از کمپرس خنک استفاده کنید: یک کمپرس خنک می تواند به تسکین خارش و کاهش التهاب کمک کند. چند تکه یخ را در یک پارچه تمیز بپیچید و هر بار چند دقیقه آن را روی ناحیه آسیب دیده قرار دهید. در صورت نیاز تکرار کنید.

4. از کرم های بدون نسخه استفاده کنید: کرم هیدروکورتیزون بدون نسخه می تواند به کاهش التهاب و خارش کمک کند. ژل آلوئه ورا یا روغن ویتامین E نیز می تواند در کاهش خارش مفید باشد.

5. آنتی هیستامین مصرف کنید: آنتی هیستامین ها می توانند با مسدود کردن هیستامین، یک ماده شیمیایی که در طی یک واکنش آلرژیک آزاد می شود، به کاهش خارش کمک کنند. با این حال، مهم است که قبل از مصرف هر دارویی با پزشک مشورت کنید.

6. پوشیدن جوراب های فشاری: جوراب های فشرده می توانند به کاهش تورم و تسکین خارش کمک کنند. آنها با اعمال فشار ملایم به ناحیه آسیب دیده عمل می کنند که به بهبود جریان خون و کاهش التهاب کمک می کند.

7. ورزش منظم داشته باشید: ورزش می تواند به بهبود گردش خون و کاهش التهاب کمک کند، که می تواند به تسکین خارش کمک کند. ورزش های کم ضربه مانند پیاده روی یا شنا گزینه های خوبی هستند.

8. بالا بردن ناحیه آسیب دیده: بالا بردن ناحیه آسیب دیده می تواند به کاهش تورم و تسکین خارش کمک کند. سعی کنید بنشینید یا دراز بکشید و پاهای خود را بالاتر از سطح قلب خود قرار دهید.

9. از پوشیدن لباس های تنگ اجتناب کنید: لباس های تنگ می تواند خارش را تشدید کند، بنابراین سعی کنید از لباس های گشاد و قابل تنفس استفاده کنید. از پوشیدن جوراب یا کفش خیلی تنگ خودداری کنید، زیرا می تواند باعث تحریک بیشتر شود.

10. درمان دارویی را در نظر بگیرید: اگر خارش با وجود این روش ها ادامه داشت، ممکن است نیاز به درمان پزشکی باشد. پزشک ممکن است کرم تجویزی، داروی خوراکی یا حتی جراحی را برای برداشتن وریدهای واریسی توصیه کند.

 

در پایان، روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌تواند به تسکین خارش رگ‌های واریسی کمک کند. با رعایت این نکات و جستجوی درمان در صورت نیاز، می توان از این وضعیت شایع و ناراحت کننده رهایی یافت.

 

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

انواع تشنج و صرع

صرع یک بیماری عصبی است که با تشنج های مکرر ناشی از فعالیت الکتریکی غیر طبیعی در مغز مشخص می شود. تشنج می تواند باعث طیف وسیعی از علائم، از جمله احساسات، احساسات یا رفتار غیرعادی شود و ممکن است قسمت های مختلف بدن را درگیر کند. این مقاله مروری جامع بر انواع مختلف تشنج و علائم مرتبط با صرع ارائه می‌کند.
 
 انواع تشنج
چهار نوع اصلی تشنج وجود دارد:
 
1. **تشنج عمومی **: این تشنج تمام مغز و هر دو طرف بدن را درگیر می کند. آنها شامل تشنج تونیک-کلونیک (که قبلاً به عنوان تشنج گراند مال شناخته می شد)، تشنج غیبت (که قبلاً به عنوان تشنج پتی مال شناخته می شد)، تشنج میوکلونیک و تشنج کلونیک هستند.
 
2. **تشنج های جزئی **: این تشنج ها فقط یک قسمت خاص از مغز و فقط یک طرف بدن را درگیر می کند. آنها شامل تشنج های جزئی ساده، تشنج های جزئی پیچیده و تشنج های عمومی ثانویه هستند.
 
3. **وضعیت صرع**: این حالت تشنج مداوم بدون وقفه بین تشنج است.
 
4. **تشنج های ناشناخته یا طبقه بندی نشده **: تشنج هایی هستند که در هیچ یک از دسته های فوق نمی گنجند. آنها ممکن است نوعی تشنج عمومی با ویژگی های غیر معمول باشند، یا ممکن است نشانه ای از بیماری دیگری باشند.
 
## علائم تشنج
علائم تشنج بسته به نوع تشنج و قسمت خاصی از مغز که تحت تأثیر قرار گرفته است می تواند متفاوت باشد. تشنج عمومی می تواند باعث شود:
 
- تشنج های تونیک-کلونیک: از دست دادن هوشیاری (بیهوشی)، سفت شدن ماهیچه ها و حرکات انقباض یا تکان دهنده اندام ها.
- تشنج غیبت: از دست دادن مختصر هوشیاری یا اختلال هوشیاری، خیره شدن خالی و عدم پاسخگویی.
- تشنج میوکلونیک: تکان شدید و سریع عضلانی، به ویژه در بازوها و پاها.
- تشنج کلونیک: اسپاسم عضلانی غیرارادی یا حرکات تکان دهنده، به طور معمول در گردن، بازوها و صورت.
 
تشنج جزئی می تواند باعث شود:
 
- تشنج جزئی ساده: سوزن سوزن شدن، سوزش یا بی حسی در یک قسمت از بدن، ضعف ناگهانی یا تکان دادن غیر قابل کنترل. این علائم و نشانه‌ها معمولاً یک ناحیه از بدن مانند بازو یا پا یا یک طرف صورت را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
- تشنج جزئی پیچیده: حرکات یا اعمال غیر ارادی، مانند راه رفتن بی هدف، لمس مکرر اشیا، یا چیدن لباس.
 
ذکر این نکته ضروری است که همه تشنج ها تشنجی نیستند. برخی از انواع تشنج ممکن است به هیچ وجه باعث ایجاد اختلال در حرکت یا هوشیاری نشوند و تشخیص آنها به عنوان تشنج دشوار باشد.
 
## عوامل موثر بر علائم تشنج
شدت و مدت تشنج می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد، از جمله:
 
- نوع اختلال تشنجی.
- سلامت کلی فرد.
- وضعیت عاطفی فرد.
- سن فرد
- توانایی فرد برای دریافت به موقع درمان و کنترل تشنج خود.
 
## نتیجه
درک انواع مختلف تشنج و علائم مرتبط با آنها برای شناسایی و مدیریت صرع بسیار مهم است. درمان صرع معمولاً بر کنترل فراوانی و شدت تشنج متمرکز است و به افراد اجازه می دهد تا به طور مؤثر وضعیت خود را مدیریت کنند. مشاوره با یک متخصص مراقبت های بهداشتی برای تشخیص و درمان مناسب صرع ضروری است.
منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

اسپاسم همی صورت: درک شرایط و درمان آن

 

 
اسپاسم همی صورت (HFS) وضعیتی است که با انقباضات غیرارادی و مکرر عضلات در یک طرف صورت مشخص می شود. این اسپاسم‌ها معمولاً عضلات اطراف چشم، دهان و فک را تحت تأثیر قرار می‌دهند و باعث انقباض، تکان خوردن یا گریم می‌شوند. اسپاسم همی فاسیال یک اختلال عصبی است که می تواند برای برخی افراد آزاردهنده و حتی ناتوان کننده باشد. در این مقاله به جزئیات اسپاسم همی صورت، علل، علائم و گزینه های درمانی آن خواهیم پرداخت.
 
علل اسپاسم همی صورت
 
اسپاسم همی‌فاسیال معمولاً در اثر فشار یا تحریک عصب صورت که مسئول کنترل ماهیچه‌های صورت است، ایجاد می‌شود. شایع ترین علت این فشردگی یک رگ خونی است که معمولاً شریان مخچه تحتانی قدامی است که به عصب فشار می آورد. سایر علل کمتر شایع ممکن است شامل تومور، ضربه یا التهاب عصب صورت باشد.
 
در برخی موارد، اسپاسم همی صورت ممکن است ایدیوپاتیک باشد، به این معنی که هیچ علت قابل شناسایی وجود ندارد. این نوع HFS معمولاً نسبت به فرم مربوط به فشرده سازی شدیدتر است و ممکن است در طول زمان بدون درمان برطرف شود.
 
علائم اسپاسم همی صورت
 
علامت اولیه اسپاسم همی صورت، انقباضات غیرارادی عضلات یک طرف صورت است. این اسپاسم‌ها می‌توانند بر ماهیچه‌های مختلف صورت تأثیر بگذارند و منجر به طیف وسیعی از علائم مانند:
 
1. تکان یا پلک زدن چشم
2. بسته شدن یا باز شدن پلک
3. پلک زدن بیش از حد
4. تکان خوردن لب یا دهان
5. گریم کردن
6. فک کردن
 
در برخی موارد، اسپاسم می‌تواند با فعالیت‌های خاصی مانند جویدن، صحبت کردن، یا قرار دادن صورت در معرض نور شدید ایجاد شود. شدت اسپاسم ممکن است از تحریک خفیف تا دردناک و ناتوان کننده متفاوت باشد.
 
 
برای تشخیص اسپاسم همی صورت، متخصص مغز و اعصاب معمولا معاینه فیزیکی انجام می دهد و سابقه پزشکی بیمار را بررسی می کند. آزمایشات تصویربرداری، مانند تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) یا اسکن توموگرافی کامپیوتری (CT) ممکن است برای شناسایی هر گونه ناهنجاری آناتومیکی که می‌تواند باعث اسپاسم شود، تجویز شود.
 
در موارد نادر، الکترومیوگرافی (EMG) و مطالعات هدایت عصبی ممکن است برای ارزیابی عملکرد عصب صورت و تایید تشخیص انجام شود.
 
گزینه های درمانی برای اسپاسم همی صورت
 
چندین گزینه درمانی برای اسپاسم همی صورت وجود دارد که از رویکردهای محافظه کارانه تا مداخلات جراحی را شامل می شود. انتخاب درمان به شدت اسپاسم، تاثیر بر کیفیت زندگی بیمار و علت زمینه‌ای این بیماری بستگی دارد.
 
1. داروها: در برخی موارد، داروهای ضد تشنج یا شل کننده عضلانی ممکن است برای کمک به کاهش اسپاسم تجویز شود. با این حال، این داروها به دلیل اثربخشی محدود و عوارض جانبی بالقوه، معمولاً درمان خط اول برای HFS در نظر گرفته نمی شوند.
 
2. تزریق بوتاکس: بوتاکس (سم بوتولینوم) یک نوروتوکسین است که می تواند با مسدود کردن سیگنال های عصبی به طور موقت عضلات را فلج کند. تزریق بوتاکس به عضلات آسیب دیده می تواند به کاهش فراوانی و شدت اسپاسم کمک کند. این درمان معمولاً هر 3-4 ماه یکبار تکرار می شود، زیرا اثرات بوتاکس به مرور زمان از بین می رود.
 
3. مداخله جراحی: درمان های جراحی برای اسپاسم همی صورت ممکن است شامل رفع فشار میکروواسکولار (MVD) و درمان اعصاب محیطی باشد.
 
- رفع فشار میکروواسکولار موثرترین و پذیرفته شده ترین درمان جراحی برای HFS است. در طی این روش، یک جراح مغز و اعصاب عصب فشرده شده صورت را با دقت از رگ خونی متخلف جدا می کند و فشار را کاهش می دهد و از تحریک بیشتر جلوگیری می کند. MVD درصد موفقیت بالایی دارد، به طوری که اکثر بیماران پس از جراحی کاهش یا حذف قابل توجه اسپاسم را تجربه می کنند.
 
- درمان عصب محیطی، مانند نورولیز انتخابی یا حذف عصب، شامل درمان مستقیم عصب آسیب‌دیده برای کاهش تحریک یا فشار است. این روش معمولاً برای مواردی که رفع فشار میکروواسکولار ممکن نیست یا شکست خورده است، اختصاص دارد.
 
نتیجه
 
اسپاسم همی فاسیال یک اختلال عصبی است که با انقباضات غیرارادی عضلات یک طرف صورت مشخص می شود. در حالی که این بیماری می تواند آزاردهنده و ناتوان کننده باشد، گزینه های درمانی مختلفی وجود دارد که از رویکردهای محافظه کارانه تا مداخلات جراحی را شامل می شود. موثرترین درمان به شدت اسپاسم و علت اصلی آن بستگی دارد. مشاوره با یک متخصص مغز و اعصاب یا جراح مغز و اعصاب برای تعیین بهترین مسیر عمل و مدیریت علائم اسپاسم همی صورت بسیار مهم است.
منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

انواع حرکات غیر ارادی عضلات

 
ماهیچه ها بخش مهمی از بدن ما هستند که به حرکت، وضعیت و حمایت ما کمک می کنند. آنها تحت کنترل ما هستند و به ما در انجام وظایف مختلف کمک می کنند. با این حال، گاهی اوقات، ماهیچه ها می توانند به طور غیر ارادی و بدون هیچ کنترلی از سمت ما حرکت کنند. این می تواند به دلایل مختلفی از جمله اختلالات عصبی، بیماری های عضلانی یا سایر شرایط پزشکی باشد. در این مقاله، انواع مختلف حرکات غیر ارادی عضلانی، علائم، تشخیص و گزینه های درمانی آنها را مورد بحث قرار می دهیم.
 
انواع حرکات غیر ارادی عضلات:
 
1. اسپاسم نیمه صورت:
 
اسپاسم همی صورت وضعیتی است که در آن عضلات یک طرف صورت به طور غیرارادی منقبض می شوند. این می تواند باعث ایجاد احساس لرزش یا تکان در ناحیه آسیب دیده شود. معمولاً به دلیل فشرده شدن عصب در گردن یا تومور مغزی ایجاد می شود. علائم می تواند خفیف تا شدید باشد و بر حالت و حرکات صورت فرد تأثیر بگذارد.
 
2. بلفارواسپاسم:
 
بلفارواسپاسم وضعیتی است که در آن ماهیچه های پلک به طور غیرارادی اسپاسم می کنند و باعث انقباض یا بسته شدن پلک ها می شود. این می تواند بینایی فرد را تحت تاثیر قرار دهد و باعث ناراحتی شود. معمولاً به دلیل یک اختلال عصبی یا آسیب مغزی ایجاد می شود. علائم می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد و می تواند در فعالیت های روزانه اختلال ایجاد کند.
 
3. دیستونی:
 
دیستونی وضعیتی است که در آن عضلات در قسمت‌های مختلف بدن به‌طور غیرارادی پیچ خورده و باعث ایجاد حالت‌ها و حرکات غیرطبیعی می‌شوند. می تواند صورت، گردن، بازوها و پاها را درگیر کند. معمولاً به دلیل یک جهش ژنتیکی یا آسیب مغزی ایجاد می شود. علائم می تواند خفیف تا شدید باشد و در فعالیت های روزانه اختلال ایجاد کند.
 
4. تیک ها:
 
تیک ها حرکات یا صداهای ناگهانی و غیرارادی هستند که فرد از خود خارج می کند. آنها می توانند هر قسمت از بدن از جمله صورت، گردن و اندام ها را درگیر کنند. تیک ها می توانند خفیف یا شدید باشند و در فعالیت های روزانه اختلال ایجاد کنند. آنها معمولاً توسط یک اختلال عصبی مانند سندرم تورت ایجاد می شوند.
 
علائم:
 
علائم حرکات غیر ارادی عضلات بسته به نوع بیماری می تواند متفاوت باشد. برخی از علائم رایج عبارتند از:
 
* پرش یا اسپاسم در عضلات آسیب دیده
* حرکات یا صداهای غیر ارادی
* مشکل در حرکت یا وضعیت بدنی
* درد یا ناراحتی در ناحیه آسیب دیده
* تداخل با فعالیت های روزانه
* حرکات ناگهانی و کنترل نشده
 
تشخیص:
 
برای تشخیص این بیماری، پزشکان معمولاً با معاینه فیزیکی و بررسی سابقه پزشکی بیمار شروع می کنند. آنها همچنین ممکن است برخی از آزمایشات را انجام دهند، مانند:
 
* الکترومیوگرافی (EMG): این تست فعالیت الکتریکی عضلات را اندازه گیری می کند.
* تست های تصویربرداری: این آزمایش ها، مانند ام آر آی یا سی تی اسکن، می توانند به شناسایی شرایط زمینه ای مانند تومور یا آسیب عصبی کمک کنند.
* آزمایش خون: این آزمایشات می تواند به رد هر گونه بیماری زمینه ای که ممکن است باعث ایجاد علائم شود کمک کند.
 
رفتار:
 
درمان حرکات غیر ارادی عضلات به نوع بیماری و علت اصلی آن بستگی دارد. برخی از درمان های رایج عبارتند از:
 
* داروها: داروهای ضد تشنج، شل کننده های عضلانی و تزریق سم بوتولینوم می توانند به کنترل حرکات عضلانی کمک کنند.
* فیزیوتراپی: فیزیوتراپی می تواند به بهبود قدرت و تحرک عضلانی کمک کند.
* جراحی: در برخی موارد، ممکن است جراحی برای برداشتن تومور یا ترمیم آسیب عصبی ضروری باشد.
* تغییرات سبک زندگی: تغییر در رژیم غذایی، ورزش و مدیریت استرس می تواند به بهبود علائم کمک کند.
 
نتیجه:
 
حرکات غیر ارادی عضلات می تواند نشانه ای از شرایط پزشکی مختلف باشد. در صورت مشاهده علائم حرکات غیر ارادی عضلانی، ضروری است که به دنبال مراقبت های پزشکی باشید، زیرا تشخیص و درمان به موقع می تواند به مدیریت این بیماری و بهبود علائم کمک کند. با تشخیص و درمان مناسب، بسیاری از افراد با حرکات غیر ارادی عضلات می توانند زندگی طبیعی و سالمی داشته باشند.

اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) و بیماری پارکینسون

 اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) و بیماری پارکینسون هر دو شرایط پیشرونده عصبی هستند که عمدتاً سیستم عصبی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، اما در تظاهرات، علل زمینه‌ای، جمعیت‌های مبتلا و روش‌های تشخیص تفاوت زیادی دارند. درک این تفاوت ها برای متخصصان پزشکی، بیماران و خانواده های آنها بسیار مهم است.

 
اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)
 
ALS که به عنوان بیماری لو گریگ نیز شناخته می شود، در درجه اول بر نورون های حرکتی که مسئول کنترل ماهیچه های ارادی هستند، تأثیر می گذارد. این بیماری منجر به انحطاط و مرگ این نورون ها و در نتیجه ضعیف شدن پیشرونده و آتروفی عضلات می شود. این می تواند باعث مشکل در صحبت کردن، بلع و تنفس شود و در نهایت منجر به فلج شود.
 
بیماری پارکینسون
 
از سوی دیگر، بیماری پارکینسون با تخریب نورون‌های تولیدکننده دوپامین در ناحیه‌ای از مغز به نام جسم سیاه مشخص می‌شود. این از دست دادن دوپامین منجر به علائم اولیه پارکینسون می‌شود: برادی‌کینزی (کندی حرکت)، لرزش در حالت استراحت، سفتی عضلات و بی‌ثباتی وضعیتی. پارکینسون همچنین ممکن است باعث انواع علائم غیرحرکتی از جمله اختلالات شناختی، اختلالات خلقی، اختلالات خواب و اختلال عملکرد خودکار شود.
 
تفاوت در تجلی
 
علائم ALS و بیماری پارکینسون ممکن است در ابتدا، به ویژه در مراحل اولیه، همپوشانی داشته باشند، اما ویژگی های متمایز کننده ای وجود دارد. ALS معمولاً باعث لرزش‌هایی نمی‌شود که اغلب با پارکینسون همراه است و سفتی عضلانی در ALS به جای سفتی که در بیماری پارکینسون مشاهده می‌شود، به دلیل ضعف عضلانی است. در همین حال، پارکینسون می‌تواند با یک راه رفتن درهم و لرزش مشخصه «قرص‌غلتان» تظاهر کند که در ALS دیده نمی‌شود.
 
تفاوت در علل زمینه ای
 
علل دقیق هر دو بیماری ALS و پارکینسون به طور کامل شناخته نشده است، اما تصور می شود که آنها ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی را شامل می شوند. اعتقاد بر این است که ALS با جهش در چندین ژن، از جمله ژن C9orf72 و ژن SOD1 و غیره مرتبط است. در مقابل، بیماری پارکینسون با انباشته شدن اجسام لوی مرتبط است، که تجمعات غیرطبیعی پروتئین هستند که در داخل سلول های عصبی ایجاد می شوند و منجر به مرگ سلولی می شوند.
 
جمعیت های آسیب دیده
 
ALS معمولاً افراد بین 40 تا 70 سال را تحت تأثیر قرار می دهد و در مردان کمی بیشتر از زنان بروز می کند. از سوی دیگر، بیماری پارکینسون معمولاً افراد بالای 60 سال را تحت تأثیر قرار می دهد و با افزایش سن، خطر افزایش می یابد. مردان نیز اندکی بیشتر از زنان در معرض ابتلا به پارکینسون هستند.
 
روش تشخیص ALS
 
تشخیص ALS معمولاً شامل ترکیبی از معاینه بالینی و یک سری آزمایش برای رد سایر شرایط است. این تست ها عبارتند از:
 
الکترومیوگرافی (EMG): برای ارزیابی سلامت عضلات و سلول های عصبی کنترل کننده آنها.
مطالعه هدایت عصبی: برای اندازه گیری سرعت و قدرت سیگنال هایی که بین اعصاب و عضلات حرکت می کنند.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI): برای تجسم مغز و نخاع برای سایر علل بالقوه علائم.
آزمایش خون و ادرار: برای از بین بردن سایر تشخیص های احتمالی.
تپ ستون فقرات (پنکسیون کمری): برای بررسی مایع مغزی نخاعی از نظر ناهنجاری.
بیوپسی عضلانی: اگر سایر آزمایشات بی نتیجه باشند.
روش های تشخیص بیماری پارکینسون
 
بیماری پارکینسون اساساً بر اساس تاریخچه پزشکی و معاینه عصبی تشخیص داده می شود. پزشکان به دنبال وجود حداقل دو مورد از چهار علامت اصلی هستند که یکی از آنها لرزش استراحت یا برادی‌کینزی است. هیچ آزمایش قطعی برای پارکینسون وجود ندارد، اما موارد زیر ممکن است برای حمایت از تشخیص یا رد سایر شرایط استفاده شود:
 
DaTscan (اسکن انتقال دهنده دوپامین): یک آزمایش تصویربرداری که به پزشکان اجازه می دهد سطوح دوپامین را در مغز ببینند.
ام آر آی یا سی تی اسکن: برای رد سایر شرایط با علائم مشابه.
کارآزمایی لوودوپا: پاسخ به این دارو اغلب می تواند از تشخیص پارکینسون حمایت کند.
نتیجه
 
در حالی که بیماری ALS و پارکینسون هر دو تخریب کننده عصبی و در حال حاضر غیرقابل درمان هستند، انواع مختلف نورون ها را تحت تاثیر قرار می دهند و با علائم مشخصی ظاهر می شوند. فرآیند تشخیص برای هر بیماری به دقت طراحی شده است تا بین آنها و سایر بیماری های مشابه تمایز قائل شود و همچنین تشخیص خاص تأیید شود. با تحقیقات و پیشرفت‌های مداوم در فناوری پزشکی، امید به تشخیص دقیق‌تر، درمان‌های بهتر و در نهایت درمان بیماری ALS و پارکینسون وجود دارد.
منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 صفحه بعد