x تبلیغات
سلامت باشید

چه چیزی باعث درد چشم هنگام پلک زدن می شود؟

 احساس درد چشم هنگام پلک زدن می تواند یک تجربه ناراحت کننده باشد، اما درک عوامل مختلفی که ممکن است در این ناراحتی نقش داشته باشند می تواند به جستجوی درمان های مناسب کمک کند. چشم یک عضو پیچیده است و حتی پلک زدن ساده گاهی اوقات به دلایل مختلف باعث ایجاد درد می شود. در زیر به بررسی دقیق علل و درمان درد چشم مرتبط با پلک زدن پرداخته شده است.

 
 
خشکی چشم: یکی از شایع ترین علل درد چشم، خشکی چشم است. هنگامی که چشم فاقد روغن کاری کافی باشد، سطح ممکن است تحریک و ملتهب شود. پلک زدن می تواند این تحریک را تشدید کند و منجر به درد شود.
 
استفاده از لنزهای تماسی: استفاده طولانی مدت از لنزهای تماسی، به ویژه در صورت عدم رعایت اصول بهداشتی و استفاده از برنامه زمانی، می تواند منجر به ناراحتی، قرمزی و درد در هنگام پلک زدن شود.
 
عفونت‌ها: عفونت‌های باکتریایی، ویروسی یا قارچی چشم، مانند ورم ملتحمه (چشم صورتی) می‌توانند باعث التهاب شوند که در هنگام حرکت چشم منجر به درد می‌شود.
 
مشکلات پلک: مشکلات پلک ها، مانند بلفاریت (التهاب پلک ها) یا گل زدگی (فولیکول های مژه آلوده)، می تواند باعث درد در هنگام پلک زدن شود.
 
خستگی چشم دیجیتال: استفاده طولانی مدت از رایانه، تلفن های هوشمند و سایر دستگاه های دیجیتال می تواند منجر به خستگی چشم شود که ممکن است به صورت درد همراه با پلک زدن ظاهر شود.
 
جراحی یا ضربه: جراحی چشم یا ضربه به چشم می تواند منجر به درد باقیمانده شود که ممکن است با پلک زدن تشدید شود.
 
اجسام خارجی: یک جسم خارجی در چشم می تواند در هنگام حرکت چشم، از جمله در هنگام پلک زدن، درد قابل توجهی ایجاد کند.
 
تحریک شیمیایی: قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی یا تولید بیش از حد اشک (مانند تب یونجه یا سایر آلرژی ها) می تواند باعث درد چشم شود.
 
گلوکوم: در برخی موارد، درد چشم می‌تواند نشانه‌ای از گلوکوم باشد، وضعیتی که افزایش فشار داخل چشم به عصب بینایی آسیب می‌زند.
 
سایر شرایط پزشکی: برخی شرایط سیستمیک مانند میگرن یا اختلالات خودایمنی نیز می توانند با درد چشم ظاهر شوند.
 
درمان درد چشم هنگام پلک زدن
 
اشک مصنوعی: برای خشکی چشم، استفاده از اشک مصنوعی بدون نسخه برای روان کردن چشم می تواند تسکین دهنده باشد. قطره چشمی تجویزی نیز ممکن است برای خشکی شدید ضروری باشد.
 
بهداشت لنزهای تماسی: مراقبت مناسب و وقفه های منظم از استفاده از لنزهای تماسی می تواند به جلوگیری از ناراحتی و درد کمک کند.
 
آنتی بیوتیک ها یا داروهای ضد ویروسی: اگر علت عفونت باشد، ممکن است یک دوره آنتی بیوتیک یا داروهای ضد ویروسی تجویز شود.
 
مراقبت از پلک: کمپرس گرم و بهداشت ملایم پلک می تواند به کاهش علائم التهاب پلک کمک کند.
 
سم زدایی دیجیتال: کاهش زمان نمایشگر و پیروی از قانون 20-20-20 (هر 20 دقیقه، به مدت 20 ثانیه به چیزی در فاصله 20 فوتی نگاه کنید) می تواند به خستگی چشم دیجیتال کمک کند.
 
برداشتن جسم خارجی: اگر جسم خارجی علت آن باشد، ممکن است نیاز باشد که به طور حرفه ای توسط یک متخصص چشم خارج شود.
 
داروها: مسکن‌های بدون نسخه مانند ایبوپروفن یا استامینوفن گاهی اوقات می‌توانند برای کاهش التهاب و درد استفاده شوند.
 
داروهای گلوکوم: اگر گلوکوم تشخیص داده شود، داروهایی برای کاهش فشار داخل چشم تجویز می شود.
 
درمان آلرژی: برای واکنش های آلرژیک، آنتی هیستامین ها یا قطره های چشمی آلرژی می توانند به کاهش خارش و درد کمک کنند.
 
روش های جراحی: در مورد ضربه چشم یا برخی از انواع عفونت ها، ممکن است جراحی برای اصلاح مشکل زمینه ای لازم باشد.
 
چه زمانی باید به دنبال مراقبت پزشکی بود
 
درد چشم را نباید نادیده گرفت و اگر درد شدید، مداوم یا همراه با علائم دیگری مانند قرمزی، حساسیت به نور یا تغییرات بینایی است، باید به پزشک مراجعه کرد. مراقبت های پزشکی فوری به ویژه در صورتی که درد ناگهانی و شدید باشد مهم است، زیرا می تواند نشانه ای از یک بیماری جدی تر باشد.
 
جلوگیری
 
پیشگیری از درد چشم شامل مراقبت از چشم‌ها با رعایت بهداشت خوب، محافظت از چشم‌ها در برابر آسیب و قرار گرفتن بیش از حد در معرض نور خورشید، مدیریت شرایط سیستمیک که می‌تواند روی چشم‌ها تأثیر بگذارد و پیروی از دستورالعمل‌های توصیه‌شده برای استفاده از لنز است.
 
به طور خلاصه، درد چشم هنگام پلک زدن می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از تحریکات جزئی تا شرایط جدی تر. شناسایی علت از طریق معاینه پزشکی مناسب و دریافت درمان مناسب برای کاهش ناراحتی و جلوگیری از عوارض بعدی ضروری است. معاینات منظم چشم همچنین می تواند به شناسایی و رفع مشکلات اساسی قبل از شدیدتر شدن آنها کمک کند.
منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

رمزگشایی تفاوت ها و شباهت های بین مولتیپل میلوما و لوسمی

 هم مولتیپل میلوما و هم لوسمی در زیر چتر وسیع سرطان های خون قرار می گیرند و به دلیل منشأ مشترک آنها در مغز استخوان، ترس و سردرگمی ایجاد می کنند. در حالی که ممکن است هر دو با خستگی، درد استخوان و استعداد ابتلا به عفونت ظاهر شوند، این سفرهای بدخیم به طور قابل توجهی در اهداف سلولی، مسیرهای پیشرفت، و چشم اندازهای درمان متفاوت هستند. بنابراین، بیایید یک شیرجه عمیق در عملکرد درونی سیستم خونی خود انجام دهیم و تفاوت های ظریف و شباهت های غیرمنتظره بین این دو رقیب بزرگ را آشکار کنیم.

 
در ریشه موضوع: سلولاریت بدون نقاب
 
نقطه عزیمت اساسی در دشمنان سلولی است که آنها آزاد می کنند. مولتیپل میلوما شبکه خود را بر سلول های پلاسما می اندازد، سربازانی در سیستم ایمنی که مسئول تولید آنتی بادی های مبارزه کننده با بیماری هستند. زمانی که این جنگجویان نجیب آلوده به جهش می شوند، به عوامل سرکش تبدیل می شوند، به طور غیرقابل کنترلی در مغز استخوان تکثیر می شوند، اقدامات پلید آنها استخوان ها را ضعیف می کند و مانع دفاع طبیعی بدن می شود.
 
از سوی دیگر، لوسمی به گلبول‌های سفید خون که همان محافظان سلامتی ما هستند، دستکش می‌زند. این می تواند در هر مرحله از رشد گلبول های سفید، از فرم های نابالغ تا بالغ، ایجاد شود. این تنوع در انواع مختلف لوسمی ظاهر می شود که هر کدام دارای ویژگی های متمایز و تهاجمی خاص خود هستند. لوسمی های حاد به سرعت پیشرفت می کنند و جریان خون و اندام ها را با سلول های نابالغ و غیرعملکردی پر می کنند. لوسمی های مزمن مسیر موذیانه تری را در پیش می گیرند و به تدریج به مغز استخوان و غدد لنفاوی با گلبول های سفید بالغ و در عین حال معیوب نفوذ می کنند.
 
علائم: خط مبهم در برخوردهای اولیه
 
هر دو مولتیپل میلوما و لوسمی ممکن است در ابتدا از ماسک های فریبنده، تقلید از بیماری های رایج استفاده کنند یا به طور مبهم با دردهای عمومی، خستگی و عفونت های مکرر تظاهر کنند. با این حال، وجود درد استخوان می تواند اولین سرنخ را ارائه دهد. در مولتیپل میلوما، درد به نواحی خاص، اغلب در ستون فقرات، دنده‌ها یا جمجمه متمرکز می‌شود که منعکس کننده ماهیت مخرب رشد تومور در استخوان است. درد استخوان ناشی از لوسمی، اگرچه ممکن است، معمولاً از نفوذ مغز استخوان به جای تهاجم مستقیم تومور ناشی می شود.
 
خون خود اسرار تشخیصی ارزشمندی دارد. افزایش سطح یک پروتئین خاص به نام M-spike در خون یا ادرار مشکوک به مولتیپل میلوما را افزایش می‌دهد، در حالی که شمارش غیرطبیعی گلبول‌های سفید خون و وجود سلول‌های بلاست نابالغ به لوسمی اشاره دارد. نمونه‌برداری از مغز استخوان به داوری قطعی تبدیل می‌شود و ماهیت مقصران سلولی در کمین را نشان می‌دهد.
 
استراتژی های درمان: مسیرهای مناسب برای بهبودی
 
تسلیحات در برابر این سرطان های خون، در حالی که نقاط مشترکی دارد، از مانورهای هدفمند ویژه هر دشمن استفاده می کند. شیمی درمانی همچنان یک سلاح اصلی است، اما داروهای خاص و پروتکل های درمانی به طور قابل توجهی متفاوت است. مولتیپل میلوما اغلب از شیمی درمانی با دوز بالا و به دنبال آن پیوند سلول های بنیادی برای بازسازی مغز استخوان سالم سود می برد. برای انواع خاصی از لوسمی، درمان‌های هدفمندی که مسیرهای مولکولی خاصی را در سلول‌های سرطانی مهار می‌کنند، چشم‌انداز درمان را تغییر داده‌اند.
 
پیوند سلول های بنیادی نقش مهمی در سرطان خون نیز دارد، اما زمان و منبع سلول های بنیادی بسته به نوع فرعی آن می تواند متفاوت باشد. علاوه بر این، پرتودرمانی ممکن است برای هدف قرار دادن رسوبات لوسمی موضعی در اندام های خاص مورد استفاده قرار گیرد. صرف‌نظر از رویکرد خاص، مراقبت‌های حمایتی از اهمیت بالایی برخوردار است و عوارض جانبی را مدیریت می‌کند و خطرات عفونت را کاهش می‌دهد تا به بیماران کمک کند تا در مسیر درمان اغلب دشوار حرکت کنند.
 
شباهت ها: ویژگی های مشترک در میان کلش
 
علیرغم میدان های نبرد سلولی متضاد، میلوم متعدد و لوسمی در برخی مانورهای تاکتیکی غیرمنتظره مشترک هستند. اولاً، هر دو می توانند با هیپرکلسمی، وضعیتی که در آن کلسیم اضافی به خون می ریزد و باعث خستگی، یبوست و مشکلات کلیوی می شود، ظاهر شوند. این امر از تخریب مستقیم استخوان در مولتیپل میلوما یا افزایش تحلیل استخوان ناشی از سلول‌های لوسمیک ناشی می‌شود.
 
ثانیاً، هر دو سرطان می‌توانند بر تولید آنتی‌بادی‌های طبیعی تأثیر بگذارند و بیماران را در برابر عفونت‌های فرصت‌طلب آسیب‌پذیر کنند. در مولتیپل میلوما، سلول‌های پلاسما غیرطبیعی آنتی‌بادی‌های معیوب را تولید می‌کنند و مکانیسم‌های دفاعی سیستم ایمنی را به خطر می‌اندازند. برخی از لوسمی ها، به ویژه لوسمی لنفوسیتی مزمن، می توانند به غدد لنفاوی نفوذ کرده و به آنها آسیب برسانند و تولید آنتی بادی طبیعی را نیز مختل کنند.
 
پیش آگهی: پیمایش در دریاهای نامشخص
 
هر دو مولتیپل میلوما و لوسمی تشخیص های جدی هستند، اما پیشرفت در درمان ها به طور پیوسته نتایج بیماران را بهبود بخشیده است. مولتیپل میلوما که زمانی غیرقابل درمان تلقی می‌شد، اکنون به لطف درمان‌های نوآورانه و برنامه‌های درمانی شخصی‌سازی شده، نرخ بقای پنج ساله بیش از 50 درصد دارد. به طور مشابه، گام های مهمی در سرطان خون برداشته شده است
زیرگروه های مزمن خاصی که با درمان های هدفمند و نظارت دقیق به امید به زندگی تقریباً طبیعی دست می یابند.
 
با این حال، هر دو سرطان هنوز ناهمگنی را نشان می‌دهند و زیرگروه‌های تهاجمی چالش‌های بزرگ‌تری را ارائه می‌کنند. در نهایت، پیش آگهی فردی با ویژگی های خاص بیماری، به موقع بودن تشخیص و پاسخ به درمان در هم تنیده می شود.
 
در نتیجه: ابهام زدایی از چشم انداز سرطان های خون
 
در حالی که مولتیپل میلوما و لوسمی ممکن است در مرحله سرطان خون مشترک باشند، اسکریپت های زمینه ای آنها بسیار متفاوت است. درک انواع سلول‌های خاصی که آنها هدف قرار می‌دهند، مسیرهای منحصربه‌فردی که دنبال می‌کنند، و استراتژی‌های درمانی مناسبی که آنها می‌خواهند، ما را قادر می‌سازد تا در پیچیدگی‌های این دشمنان مهیب پیمایش کنیم.

سرطلن مغز استخوان چیست؟

دسته وسیعی از سرطان است که بر مغز استخوان، که بافت نرم و اسفنجی داخل استخوان ها است، تأثیر می گذارد. مغز استخوان سلول های خونی از جمله گلبول های قرمز، گلبول های سفید و پلاکت ها را تولید می کند. زمانی که مغز استخوان تحت تاثیر سرطان قرار می گیرد، می تواند منجر به تولید بیش از حد یا تولید کم این سلول های خونی شود که می تواند طیف گسترده ای از علائم و عوارض را ایجاد کند.

انواع مختلفی از سرطان مغز استخوان وجود دارد که هر کدام ویژگی ها و گزینه های درمانی خاص خود را دارند. برخی از شایع ترین انواع سرطان مغز استخوان عبارتند از لوسمی، لنفوم، مولتیپل میلوما و سندرم های میلودیسپلاستیک (MDS).
لوسمی نوعی سرطان است که گلبول های سفید خون را تحت تأثیر قرار می دهد، در حالی که لنفوم بر سیستم لنفاوی که بخشی از سیستم ایمنی است تأثیر می گذارد. مولتیپل میلوما بر سلول های پلاسما که نوعی گلبول سفید هستند که آنتی بادی تولید می کنند، تأثیر می گذارد. MDS گروهی از اختلالات است که بر توانایی مغز استخوان برای تولید سلول های خونی سالم تأثیر می گذارد.
علائم سرطان مغز استخوان بسته به نوع و مرحله سرطان می تواند متفاوت باشد. برخی از علائم رایج عبارتند از: خستگی، ضعف، تب، تعریق شبانه، کاهش وزن و درد استخوان. در برخی موارد، سرطان مغز استخوان همچنین می تواند باعث کم خونی، که کمبود گلبول های قرمز خون، و ترومبوسیتوپنی، که سطح پایین پلاکت ها است، شود.
تشخیص سرطان مغز استخوان معمولاً شامل ترکیبی از آزمایش‌های خون، آزمایش‌های تصویربرداری و بیوپسی از مغز استخوان است. آزمایش خون می‌تواند سطوح غیرطبیعی سلول‌های خونی یا سلول‌های سرطانی را در خون تشخیص دهد، در حالی که آزمایش‌های تصویربرداری مانند اشعه ایکس یا اسکن MRI می‌تواند به شناسایی هرگونه ناهنجاری در مغز استخوان کمک کند. بیوپسی از مغز استخوان شامل گرفتن نمونه کوچکی از بافت برای بررسی زیر میکروسکوپ است.
درمان سرطان مغز استخوان معمولاً شامل ترکیبی از شیمی درمانی، پرتودرمانی و پیوند سلول های بنیادی است. شیمی درمانی شامل استفاده از داروها برای از بین بردن سلول های سرطانی است، در حالی که پرتودرمانی از پرتوهای پر انرژی برای کشتن یا آسیب رساندن به سلول های سرطانی استفاده می کند. پیوند سلول های بنیادی که به عنوان پیوند مغز استخوان نیز شناخته می شود، شامل جایگزینی مغز استخوان بیمار با مغز استخوان سالم اهداکننده است.
موفقیت درمان سرطان مغز استخوان به عوامل مختلفی از جمله نوع و مرحله سرطان، سلامت کلی بیمار و اثربخشی درمان بستگی دارد. در برخی موارد، سرطان مغز استخوان قابل درمان است، در حالی که در موارد دیگر، درمان ممکن است بر مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی متمرکز باشد.
علاوه بر درمان های سنتی، چندین درمان جدیدتر نیز برای سرطان مغز استخوان ساخته شده است، از جمله درمان های هدفمند و ایمونوتراپی. درمان های هدفمند داروهایی هستند که به طور خاص سلول های سرطانی را هدف قرار می دهند، در حالی که ایمونوتراپی ها از سیستم ایمنی بدن برای مبارزه با سرطان استفاده می کنند.
در نتیجه، سرطان مغز استخوان یک بیماری جدی و بالقوه تهدید کننده زندگی است که بر توانایی مغز استخوان برای تولید سلول های خونی سالم تأثیر می گذارد. انواع مختلفی از سرطان مغز استخوان وجود دارد که هر کدام ویژگی ها و گزینه های درمانی خاص خود را دارند. درمان سرطان مغز استخوان معمولاً شامل ترکیبی از شیمی درمانی، پرتودرمانی و پیوند سلول های بنیادی است و موفقیت درمان به عوامل مختلفی بستگی دارد. با پیشرفت فناوری پزشکی، درمان‌های جدیدی برای سرطان مغز استخوان در حال توسعه است که امیدواری برای نتایج بهتر برای بیماران دارد.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

فواید کلم برگ برای سلامتی بدن انسان

 کلم، یک سبزی سبز برگ و متعلق به خانواده Brassica، برای قرن ها غذای اصلی در بسیاری از فرهنگ ها بوده است. این ماده ای همه کاره است که می توان آن را در انواع غذاها از سالاد و سالاد گرفته تا سوپ و خورش استفاده کرد. اما چیزی که ممکن است بسیاری از مردم ندانند این است که کلم سرشار از مواد مغذی است و فواید سلامتی بی‌شماری دارد. در این مقاله، مزایای فراوان کلم و اینکه چرا باید آن را به رژیم غذایی خود اضافه کنید، بررسی خواهیم کرد.

 
مواد مغذی متراکم
کلم برگ یک غذای مغذی است، به این معنی که مقدار قابل توجهی از مواد مغذی را فراهم می کند در حالی که کالری نسبتاً کمی دارد. یک فنجان کلم خرد شده حاوی تنها 22 کالری است که آن را برای کسانی که به دنبال کاهش وزن یا حفظ وزن سالم هستند، انتخابی عالی است. کلم همچنین منبع خوبی از فیبر است، با 1 گرم فیبر در هر فنجان. فیبر به شما کمک می کند تا برای مدت طولانی تری احساس سیری کنید و می تواند به حرکات منظم روده کمک کند.
 
سرشار از ویتامین ها و مواد معدنی
کلم منبع غنی از چندین ویتامین و مواد معدنی است که برای سلامتی ضروری هستند. به خصوص سرشار از ویتامین C است و یک فنجان آن 75 میلی گرم دارد که 80 درصد از نیاز روزانه توصیه شده را تشکیل می دهد. ویتامین C برای رشد و ترمیم بافت‌های بدن ضروری است و می‌تواند به تقویت سیستم ایمنی کمک کند. کلم همچنین منبع خوبی از ویتامین K است که برای لخته شدن خون و سلامت استخوان ها ضروری است و فولات که برای رشد جنین در دوران بارداری مهم است.
 
خواص آنتی اکسیدانی
کلم حاوی چندین آنتی اکسیدان است که می تواند به محافظت از بدن در برابر آسیب های ناشی از رادیکال های آزاد کمک کند، این رادیکال ها مولکول های ناپایداری هستند که می توانند به سلول ها آسیب برسانند و به بیماری های مزمن مانند سرطان و بیماری قلبی کمک کنند. کلم به ویژه سرشار از ویتامین C و آنتوسیانین است که فلاونوئیدهایی هستند که به کلم قرمز رنگ می دهند. این آنتی اکسیدان ها می توانند به کاهش التهاب و محافظت در برابر آسیب سلولی کمک کنند.
 
خواص ضد التهابی
کلم حاوی ترکیبات متعددی است که دارای خواص ضد التهابی هستند، از جمله سینیگرین، سولفورافان و کامپفرول. این ترکیبات می توانند به کاهش التهاب در بدن کمک کنند، که عاملی برای بسیاری از بیماری های مزمن مانند آرتریت و بیماری های التهابی روده است. خواص ضد التهابی کلم همچنین ممکن است به کاهش خطر بیماری های مزمن مانند بیماری قلبی و سرطان کمک کند.
 
ممکن است خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد
مطالعات متعدد نشان داده اند که کلم ممکن است به کاهش خطر ابتلا به انواع خاصی از سرطان از جمله سرطان سینه، روده بزرگ و ریه کمک کند. تصور می شود که این به دلیل سطوح بالای آنتی اکسیدان ها و ترکیبات ضد التهابی در کلم باشد. علاوه بر این، کلم حاوی ترکیبی به نام ایندول-3-کاربینول (I3C) است که نشان داده شده است که از رشد سلول های سرطانی جلوگیری می کند و باعث افزایش آپوپتوز (مرگ سلولی) در سلول های سرطانی می شود.
 
ممکن است سلامت قلب را ارتقا دهد
کلم منبع خوبی از فیبر است که نشان داده شده است به کاهش سطح کلسترول و کاهش خطر بیماری قلبی کمک می کند. کلم همچنین منبع غنی آنتی اکسیدان است که می تواند به محافظت در برابر آسیب به رگ های خونی و کاهش التهاب کمک کند، که هر دو از عوامل بیماری قلبی هستند. علاوه بر این، سطوح بالای پتاسیم موجود در کلم می تواند به تنظیم فشار خون و ارتقای سلامت قلب کمک کند.
 
ممکن است از سلامت گوارش حمایت کند
کلم منبع خوبی از فیبر است که می تواند به تقویت حرکات منظم روده و جلوگیری از یبوست کمک کند. سطوح بالای ویتامین C موجود در کلم همچنین می تواند به تقویت سیستم ایمنی و کاهش التهاب در دستگاه گوارش کمک کند. کلم حاوی ترکیبات مختلفی از جمله سولفورافان و I3C است که خواص ضدالتهابی دارند که ممکن است به کاهش خطر بیماری های التهابی روده کمک کند.
 
ممکن است سلامت چشم را ارتقا دهد
کلم منبع غنی ویتامین C و کاروتنوئیدها است که ترکیباتی هستند که می توانند به سلامت چشم کمک کنند. نشان داده شده است که ویتامین C خطر ابتلا به آب مروارید و دژنراسیون ماکولا وابسته به سن (AMD) را کاهش می دهد. کاروتنوئیدها مانند لوتئین و زآگزانتین می توانند به محافظت در برابر آسیب شبکیه چشم و کاهش خطر AMD کمک کنند.
 
ممکن است از عملکرد مغز پشتیبانی کند
کلم حاوی چندین ترکیب است که نشان داده شده است که از عملکرد مغز حمایت می کند و خطر زوال شناختی را کاهش می دهد. فولات، که در کلم یافت می شود، نشان داده است که خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش می دهد و عملکرد شناختی را بهبود می بخشد. علاوه بر این، سطوح بالای آنتی اکسیدان موجود در کلم می تواند به کاهش التهاب در مغز و ارتقای سلامت کلی مغز کمک کند.
 
همه کاره و آسان برای گنجاندن در رژیم غذایی شما
کلم یک ماده همه کاره است که می توان آن را در انواع غذاها از سالاد و سالاد گرفته تا سوپ و خورش استفاده کرد. به راحتی می توان آن را در رژیم غذایی خود گنجاند و می توان آن را به صورت خام یا پخته مصرف کرد. سعی کنید کلم رنده شده را به سالاد یا ساندویچ مورد علاقه خود اضافه کنید یا آن را با روغن زیتون و نمک تفت دهید تا یک غذای جانبی خوشمزه داشته باشید.
 
در نتیجه، کلم یک سبزی مغذی و همه کاره است که فواید سلامتی بی شماری را ارائه می دهد. این منبع غنی از ویتامین ها، مواد معدنی و آنتی اکسیدان ها است که می تواند کمک کند
برای ارتقای سلامت کلی و کاهش خطر بیماری های مزمن مانند سرطان، بیماری های قلبی و بیماری های التهابی روده. کلم همچنین منبع خوبی از فیبر است که می تواند به بهبود سلامت گوارش و کنترل وزن کمک کند. بنابراین دفعه بعد که در خواربار فروشی هستید، کلم را به سبد خرید خود اضافه کنید و آن را در وعده های غذایی خود بگنجانید تا یک رژیم غذایی سالم تر و خوشمزه تر داشته باشید.

منبع مطلبی مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

شناخت اختلال دوقطبی: انواع، علائم و درمان

 اختلال دوقطبی که به عنوان بیماری شیدایی-افسردگی نیز شناخته می شود، یک وضعیت سلامت روانی است که بر خلق و خو، سطح انرژی و توانایی فرد برای انجام کارهای روزانه تأثیر می گذارد. با نوسانات خلقی شدید، از اوج شیدایی یا هیپومانیا تا پایین ترین حالت افسردگی مشخص می شود. اختلال دوقطبی تقریباً 5.7 میلیون بزرگسال آمریکایی یا 2.8٪ از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد. در این مقاله انواع مختلف اختلال دوقطبی، علائم آنها، تفاوت علائم بین مردان و زنان، اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان و درمان های موجود برای این بیماری را بررسی خواهیم کرد.

 
انواع اختلال دوقطبی
 
چهار نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد:
 
اختلال دوقطبی I: این نوع با حداقل یک دوره شیدایی یا مختلط مشخص می شود که ممکن است قبل یا بعد از یک یا چند دوره افسردگی ایجاد شود.
 
اختلال دوقطبی II: این نوع با حداقل یک دوره هیپومانیک و حداقل یک دوره افسردگی اساسی تعریف می شود، اما هیچ دوره شیدایی وجود ندارد.
 
اختلال سیکلوتیمیک (Cyclothymia): این یک نوع خفیف از اختلال دوقطبی است که شامل دوره‌های متعدد هیپومانیا و افسردگی است که معیارهای تشخیصی برای دوره هیپومانیک یا افسردگی اساسی را برآورده نمی‌کند.
 
سایر اختلالات دوقطبی و مرتبط با مشخص و نامشخص: این دسته ها زمانی استفاده می شوند که علائم اختلال دوقطبی وجود داشته باشد اما معیارهای کامل هیچ یک از انواع دیگر را برآورده نمی کند.
 
 
علائم اختلال دوقطبی را می توان به دو نوع اصلی دسته بندی کرد: دوره های شیدایی و افسردگی.
 
علائم دوره شیدایی:
 
سرخوشی یا خلق و خوی غیرعادی بالا، گسترده یا تحریک پذیر.
افزایش انرژی، فعالیت و بی قراری.
عزت نفس یا بزرگ نمایی متورم شده که منجر به رفتار پرخطر می شود.
کاهش نیاز به خواب، اغلب احساس استراحت تنها پس از چند ساعت.
مسابقه دادن افکار و مشکل در تمرکز.
حواس پرتی و گفتار سریع.
رفتار تکانشی یا بی پروا.
علائم دوره افسردگی:
 
غم و اندوه مداوم، ناامیدی، یا احساس پوچی.
از دست دادن علاقه یا لذت در بیشتر فعالیت ها.
کاهش یا افزایش قابل توجه وزن یا تغییر در اشتها.
بی خوابی یا پرخوابی.
خستگی یا از دست دادن انرژی.
احساس بی ارزشی، گناه، یا شرم نامناسب.
مشکل در تمرکز، تصمیم گیری یا به خاطر سپردن.
افکار مکرر مرگ، افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی.
تفاوت در علائم بین مردان و زنان
 
تحقیقات نشان می دهد که اگرچه مردان و زنان ممکن است علائم مشابهی را تجربه کنند، تفاوت هایی در نحوه بروز این اختلال در هر جنسیت وجود دارد. زنان مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر احتمال دارد دوچرخه‌سواری سریع، دوره‌های مختلط و دوره‌های افسردگی را تجربه کنند، در حالی که مردان بیشتر احتمال دارد دوره‌های شیدایی طولانی‌تری داشته باشند. زنان همچنین ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات اضطرابی و سوء مصرف مواد باشند که می تواند تشخیص و درمان اختلال دوقطبی را پیچیده تر کند.
 
اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان
 
اختلال دوقطبی می تواند کودکان و نوجوانان را نیز تحت تاثیر قرار دهد، اگرچه در بزرگسالان شایع تر است. در افراد جوان، علائم ممکن است متفاوت باشد و می تواند شامل تحریک پذیری، پرخاشگری، و بیش فعالی به جای سرخوشی یا بزرگ نمایی معمولی باشد که در بزرگسالان مشاهده می شود. تشخیص زودهنگام برای کودکان و نوجوانان بسیار مهم است، زیرا اختلال دوقطبی درمان نشده می تواند منجر به مشکلات تحصیلی و اجتماعی، سوء مصرف مواد و افزایش خطر اقدام به خودکشی شود.
 
درمان اختلال دوقطبی
 
درمان اختلال دوقطبی معمولاً شامل ترکیبی از داروها، روان درمانی و تغییر سبک زندگی است. برخی از داروهای رایج مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی عبارتند از تثبیت کننده های خلق و خو (مانند لیتیوم یا والپروات)، داروهای ضد روان پریشی و داروهای ضد افسردگی. روان درمانی، مانند درمان شناختی-رفتاری، می تواند به افراد کمک کند تا راهبردهای مقابله ای را برای مدیریت علائم خود و بهبود کیفیت زندگی خود بیاموزند. تغییرات سبک زندگی، از جمله حفظ برنامه خواب منظم، شرکت در ورزش منظم و کاهش استرس نیز می تواند در مدیریت اختلال دوقطبی نقش داشته باشد.
 
نتیجه
 
اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روان پیچیده و چالش برانگیز است، اما با تشخیص و درمان مناسب، این امکان برای افراد وجود دارد که علائم خود را مدیریت کرده و زندگی رضایت بخشی داشته باشند. درک انواع مختلف اختلال دوقطبی، علائم آنها و نحوه بروز آنها در مردان، زنان و کودکان، گامی اساسی برای اطمینان از دریافت حمایت و مراقبت مورد نیاز افراد مبتلا به این اختلال است.

ناخن های زرد پا: علل، درمان و پیشگیری

 ناخن‌های زرد پا می‌تواند برای بسیاری از افراد یک موضوع ناخوشایند و شرم‌آور باشد. رنگ می تواند از یک زرد ملایم تا یک سایه خردلی تیره متفاوت باشد. دلایل متعددی برای این وضعیت وجود دارد، از جمله عوامل پزشکی، محیطی و شیوه زندگی. در این مقاله، دلایل زردی ناخن‌های پا، تأثیر سن و مشکلات پوستی روی آن‌ها و گزینه‌های درمانی احتمالی را مورد بحث قرار می‌دهیم.

 
دلایل زردی ناخن پا
 
عفونت های قارچی: یکی از شایع ترین علل زردی ناخن های پا، عفونت قارچی مانند پای ورزشکاران است. قارچ ها در محیط های گرم و مرطوب رشد می کنند و می توانند باعث تغییر رنگ، ضخیم شدن و شکننده شدن ناخن شوند.
سیگار کشیدن: ناخن های زرد پا می تواند نشانه ای از لکه دار شدن نیکوتین باشد که در اثر قرار گرفتن طولانی مدت در معرض دود سیگار ایجاد می شود. سیگار جریان خون را در ناخن های پا محدود می کند و منجر به تجمع نیکوتین و قطران در زیر صفحه ناخن می شود که می تواند باعث تغییر رنگ شود.
عوارض جانبی دارو: برخی داروها مانند آنتی بیوتیک ها می توانند باعث ایجاد رنگ زرد در ناخن های پا شوند. این معمولا یک عارضه جانبی بی ضرر است و پس از قطع دارو برطرف می شود.
کمبود مواد مغذی: کمبود برخی مواد مغذی مانند ویتامین B12، اسید فولیک یا روی می‌تواند منجر به زرد شدن ناخن‌های پا شود. این کمبودها می تواند بر توانایی بدن برای تولید ناخن های سالم تأثیر بگذارد.
سن: با بالا رفتن سن افراد، ناخن های پایشان به طور طبیعی ممکن است به دلیل تغییرات در بستر ناخن و انباشته شدن بقایای کراتین در زیر صفحه ناخن زردتر شود.
قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی: قرار گرفتن طولانی مدت در معرض برخی از مواد شیمیایی، مانند موادی که در برخی از محصولات پاک کننده یا پاک کننده های لاک ناخن یافت می شود، می تواند باعث زرد شدن ناخن های پا شود.
نقش سن در ناخن های زرد پا
 
سن یکی از عوامل رایج در ایجاد ناخن های زرد است. با افزایش سن افراد، ممکن است به طور طبیعی ناخن های پای آنها زردتر شود و دلیل آن تغییر در بستر ناخن و تجمع مواد کراتین در زیر صفحه ناخن است. این می تواند توسط عوامل دیگری مانند ساییدگی و پارگی، کمبودهای تغذیه ای یا عفونت های قارچی تشدید شود.
 
چگونه مشکلات پوستی روی ناخن های زرد پا تأثیر می گذارد
 
مشکلات پوستی مانند اگزما، پسوریازیس یا درماتیت تماسی نیز می‌تواند به زرد شدن ناخن‌های پا کمک کند. این شرایط می تواند باعث التهاب، خشکی یا ترک خوردن پوست اطراف ناخن شود که می تواند منجر به تغییر رنگ و سایر ناهنجاری های ناخن شود. برای جلوگیری از عود، علاوه بر درمان زردی ناخن های پا، به مشکل پوستی اساسی نیز رسیدگی شود.
 
درمان زردی ناخن پا
 
درمان زردی ناخن پا به علت اصلی آن بستگی دارد. برخی از درمان های عمومی عبارتند از:
 
داروهای ضد قارچ بدون نسخه: برای عفونت های قارچی خفیف تا متوسط، می توان از کرم ها، لوسیون ها یا لاک ناخن بدون نسخه برای درمان تغییر رنگ و عفونت استفاده کرد.
داروهای تجویزی: برای عفونت های شدیدتر، پزشک ممکن است داروهای ضد قارچ خوراکی یا موضعی را تجویز کند.
بهداشت مناسب و مراقبت از پا: تمیز و خشک نگه داشتن پاها، پوشیدن کفش های تنفسی و تعویض کفش های مختلف می تواند به جلوگیری از عفونت قارچی و حفظ سلامت ناخن های پا کمک کند.
ترک سیگار: ترک سیگار می‌تواند به بهبود گردش خون در ناخن‌های پا و کاهش خطر لک شدن نیکوتین کمک کند.
رفع کمبودهای تغذیه ای: مصرف یک رژیم غذایی متعادل یا مصرف مکمل ها می تواند به رفع کمبودهای تغذیه ای که ممکن است باعث زردی ناخن های پا شود کمک کند.
درمان مشکلات پوستی زمینه ای: رسیدگی به هر گونه مشکل پوستی در اطراف ناخن پا می تواند به جلوگیری از تغییر رنگ بیشتر و سایر ناهنجاری های ناخن کمک کند.
پیشگیری از زردی ناخن پا
 
برای جلوگیری از زردی ناخن پا به نکات زیر توجه کنید:
 
پاها را تمیز و خشک نگه دارید، به خصوص بین انگشتان پا.
کفش های تنفسی بپوشید و به طور متناوب از کفش های مختلف استفاده کنید

کاهش وزن در مقابل کاهش چربی

در اینجا پاسخ های دقیقی به سوالات شما در مورد تفاوت های بین کاهش وزن و کاهش چربی، اثربخشی نسبی انواع مختلف تمرینات برای کاهش چربی و مزایای بالقوه ترکیب وزنه و ورزش قلبی عروقی در یک برنامه جامع ارائه شده است.
 
کاهش وزن در مقابل کاهش چربی: چرا دانستن تفاوت مهم است؟ وزن بدن یا توده کل بدن معیاری است که شامل تمام اجزای بدن ما از جمله ماهیچه ها، استخوان ها، اندام ها، آب و چربی می شود. وقتی هدف ما کاهش وزن است، این می تواند از هر ترکیبی از این اجزا باشد - نه فقط چربی. اگر دستورالعمل های تغذیه مناسب را رعایت نکنید، ممکن است در طول تلاش های کاهش وزن، توده عضلانی بدون چربی را از دست بدهید. این می تواند متابولیسم را کاهش دهد و همچنین سطح قدرت و تناسب اندام را کاهش دهد. از دست دادن چربی به طور خاص به از دست دادن تری گلیسیرید (چربی) ذخیره شده در بافت چربی که در زیر پوست و اطراف اندام های داخلی مانند کبد قرار دارد، اشاره دارد. به عنوان مثال، از دست دادن چربی احشایی (در اطراف حفره شکم)، با خطرات کمتر بیماری های مزمن مانند بیماری قلبی و دیابت نوع II مرتبط است. بنابراین تمرکز بر کاهش چربی به جای کاهش وزن کلی ممکن است نتایج سالم تری داشته باشد. دانستن تفاوت بین کاهش وزن و کاهش چربی به ما کمک می کند تا بهتر بفهمیم که چه تغییراتی باید در بدن ما رخ دهد تا به نتایج دلخواه برسیم. با هدف قرار دادن مستقیم از دست دادن چربی از طریق ترکیبی از محدودیت کالری و افزایش فعالیت بدنی، می‌توانیم به طور بالقوه ترکیب بدن خود را (عضله بیشتر/چربی کمتر) در مقایسه با کاهش وزن ساده بهبود بخشیم.
آیا ورزش هوازی بیشتر از تمرین با وزنه کالری می سوزاند؟ ورزش هوازی شامل استفاده مکرر از گروه های عضلانی بزرگ با شدت متوسط تا زیاد در مدت زمان طولانی است. فعالیت ها شامل دویدن، دوچرخه سواری، شنا، قایقرانی و طناب زدن است. هدف اصلی افزایش ضربان قلب و ضربان تنفس به سطوح بالا برای مدت طولانی است به طوری که مصرف انرژی فراتر از میزان استراحت افزایش یابد. در طول تمرینات تناوبی با شدت بالا، دوره‌های کوتاه کار بسیار شدید و به دنبال آن دوره‌های ریکاوری کوتاه، حتی در مقایسه با فعالیت مداوم حالت پایدار، انرژی بیشتری را به دنبال دارد. افزایش مصرف اکسیژن منجر به استفاده بیشتر از ذخایر کربوهیدرات و چربی برای تولید ATP (آدنوزین تری فسفات) می شود. تمرین با وزنه از بارهای مقاومتی (وزن های آزاد، ماشین ها، باندها و غیره) برای استرس ماهیچه های اسکلتی و القای فرآیندهای رشد سازگار استفاده می کند. انقباضات عضلانی در برابر گرانش و نیروهای خارجی منجر به هیپرتروفی (افزایش اندازه) و افزایش قدرت در صورت انجام منظم در طول زمان می شود. جداسازی گروه‌های عضلانی خاص امکان تمرکز بیشتر بر روی ماهیچه‌های فردی را فراهم می‌کند و سازگاری‌های عصبی را تسهیل می‌کند که به تقویت الگوهای استخدام واحد حرکتی و هماهنگی کمک می‌کند. وزنه برداری به تلاش بیشتر اما مدت زمان کمتری نسبت به ایروبیک نیاز دارد زیرا بیشتر انرژی صرف شده از عمل انقباض ماهیچه ها به جای حرکت بدن در برابر مقاومت هوا ناشی می شود. از نظر میزان کالری در دقیقه، تمرینات با وزنه معمولاً به دلیل انرژی اضافی مورد نیاز برای بلند کردن اجسام سنگین، بر کاردیو برتری دارند. با این حال، برخی از انواع تمرینات هوازی مانند HIIT (تمرینات تناوبی با شدت بالا) می تواند بسیار سخت باشد و منجر به سوزاندن کالری مشابه در مدت زمان کوتاه تر شود. به طور کلی، تعداد دقیق کالری سوزانده شده به عوامل بسیاری مانند وزن بدن، توده عضلانی، ژنتیک و شرایط محیطی بستگی دارد.
فواید تمرین با وزنه در حین رژیم زمانی که با تغذیه مناسب ترکیب شود، تمرینات وزنه برداری می تواند با حفظ یا ساخت توده عضلانی، کاهش چربی را تسریع کند. بافت های لاغر دارای نرخ متابولیسم پایه (BMR) بسیار بالاتری نسبت به بافت های چرب هستند. حفظ یا افزایش توده عضلانی به این معنی است که بدن شما در طول روز با سرعت بیشتری کالری می سوزاند، حتی در حالت استراحت. تمرینات با وزنه همچنین حساسیت به انسولین، تحمل گلوکز و پروفایل لیپیدهای خون را بهبود می بخشد که همگی نقش مهمی در تنظیم اشتها و افزایش سیری دارند. علاوه بر این، مطالعات نشان می‌دهد که تمرینات مقاومتی می‌تواند تستوسترون و سایر هورمون‌های دخیل در متابولیسم را افزایش داده و به حمایت بیشتر از اثرات چربی سوزی کمک کند.
فواید کاردیو در حین رژیم فعالیت های استقامتی قلبی- تنفسی باعث بهبود عملکرد قلب، ظرفیت ریه و سلامت عروق می شود. ورزش هوازی منظم فشار خون، کلسترول و نشانگرهای التهاب مرتبط با بیماری عروق کرونر و خطر سکته را کاهش می دهد. جلسات مداوم کاردیو همچنین می تواند به کنترل اختلالات خلقی، اختلالات خواب و علائم اضطراب کمک کند.
 
در اینجا چند واقعیت دیگر در مورد کاهش وزن در مقابل کاهش چربی وجود دارد:
 
هم کاهش وزن و هم از دست دادن چربی شامل کاهش توده کلی بدن می شود، اما این کار را متفاوت انجام می دهند. کاهش وزن زمانی رخ می دهد که هم چربی و هم توده بدون چربی را از دست بدهید، در حالی که کاهش چربی تنها زمانی رخ می دهد که چربی از دست بدهید.
برای دستیابی به کاهش چربی، باید با مصرف کالری کمتر از میزانی که مصرف می کنید، کمبود انرژی ایجاد کنید. شما می توانید این کار را از طریق ترکیبی از کاهش مصرف غذا و افزایش فعالیت بدنی
هنگامی که در تلاش برای کاهش وزن هستید، مهم است که کاهش وزن را در اولویت قرار دهید، به خصوص در اوایل. اگر تازه ورزش می کنید یا قبلا وزن کم نکرده اید، کاهش وزن به سرعت اتفاق می افتد. همانطور که به اهداف خود نزدیک می شوید، باید تمرکز خود را به سمت کاهش وزن تغییر دهید، به جای کاهش مداوم پوند.

سردردهای میگرنی را بشناسیم

 میگرن یک بیماری عصبی رایج است که می‌تواند برای بسیاری از افراد باعث درد شدید دل‌آتیس (سردرد) شود. این سردردها اغلب در مقایسه با انواع دیگر سردردها مانند سردردهای تنشی یا خوشه ای ویژگی های منحصر به فردی دارند. میگرن همراه با اورا شکل خاصی از میگرن است که با اختلالات حسی اضافی قبل از شروع مرحله واقعی سردرد مشخص می شود. این مقاله به جزئیات پیرامون سردردهای میگرنی، از جمله تعریف، اشکال مختلف، علائم، علل بالقوه و نحوه تشخیص آنها از انواع دیگر سردردها می پردازد.

 
سردرد میگرنی چیست؟
 
میگرن نوعی اختلال سردرد اولیه است که منجر به دوره‌های مکرر درد متوسط تا شدید (سردرد) می‌شود که معمولاً با سایر علائم عصبی همراه است. شدت و طول مدت این سردردها می تواند به طور قابل توجهی بین افراد متفاوت باشد، برخی از آنها دوره های نادر و خفیف را تجربه می کنند در حالی که برخی دیگر از سردردهای مزمن و ناتوان کننده رنج می برند. میگرن در زنان شایع‌تر از مردان است و معمولاً در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می‌شود.
 
میگرن با هاله چیست؟
 
میگرن همراه با اورا یک نوع فرعی از میگرن است که با وجود اختلالات حسی خاص به نام "اورا" قبل یا در طول مرحله سردرد مشخص می شود. این علائم بینایی، حسی یا حرکتی می تواند شامل نورهای چشمک زن، نقاط کور، سوزن و سوزن در اندام ها، مشکل در صحبت کردن، یا حتی فلج موقت در یک طرف بدن باشد. هاله معمولاً 15 تا 60 دقیقه قبل از شروع سردرد واقعی باقی می ماند و تصور می شود که ناشی از تغییرات موقتی در فعالیت الکتریکی در مغز است.
 
علائم و نشانه های سردرد میگرنی
 
علامت اولیه سردردهای میگرنی، درد شدید، ضربان دار یا ضربانی است که معمولاً یک طرف سر را درگیر می کند اما می تواند همزمان در هر دو طرف سر ایجاد شود. این درد ممکن است با علائم دیگری مانند:
 
1. حالت تهوع و استفراغ
2. حساسیت به نور، صدا و بوها (فوتوفوبیا، آواز هراسی و اسموفوبیا)
3. تاری یا دوبینی
4. سرگیجه یا سرگیجه
5. سوزن سوزن شدن یا بی حسی در اندام ها یا صورت
6. خستگی یا ضعف
7. تغییرات خلقی مانند تحریک پذیری یا افسردگی
8. تغییر اشتها و تشنگی
9. در برخی موارد، علائم هاله قبل از مرحله سردرد
 
میگرن اپیزودیک
 
میگرن اپیزودیک به الگویی از حملات میگرنی اطلاق می‌شود که به صورت پراکنده اتفاق می‌افتد اما از یک فرکانس یا میزان عود نسبتا قابل پیش‌بینی پیروی می‌کند. میگرن‌های اپیزودیک را می‌توان به‌عنوان نادر (کمتر از 14 روز سردرد در ماه) یا مکرر (15-149 روز سردرد در ماه) طبقه‌بندی کرد. برای افراد مبتلا به میگرن اپیزودیک، شدت و مدت هر حمله ممکن است متفاوت باشد، اما به طور کلی بدون تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره قابل کنترل است.
 
غذاها و سایر عوامل محرک برای میگرن
 
عوامل مختلفی می توانند باعث تحریک یا تشدید میگرن در افراد مستعد شوند. برخی از محرک های رایج عبارتند از:
 
1. غذاهای حاوی تیرامین (از پنیرهای قدیمی، ماهی دودی و گوشت های تخمیر شده یا پخته شده)
2. افزودنی های غذایی مانند مونوسدیم گلوتامات (MSG)، نیترات ها و آسپارتام
3. کافئین در مقادیر بیش از حد یا خروج از مصرف منظم
4. الکل، به ویژه شراب قرمز
5. حذف وعده های غذایی یا ناشتا
6. کم آبی بدن
7. استرس، اضطراب و ناراحتی عاطفی
8. کم خوابی یا الگوهای خواب نامنظم
9. نوسانات هورمونی (به ویژه در زنان) در طول دوره های قاعدگی، بارداری یا یائسگی
10. فعالیت بدنی شدید یا تغییر شرایط آب و هوایی
 
چگونه تشخیص دهیم که میگرن است یا نوع دیگری از سردرد؟
 
تمایز بین میگرن و انواع دیگر سردردها به دلیل شباهت در برخی علائم می تواند چالش برانگیز باشد. با این حال، ویژگی های خاصی ممکن است به شناسایی نوع سردردی که تجربه می کنید کمک کند:
 
1. مدت زمان: سردردهای تنشی معمولاً از چند ساعت تا چند روز طول می‌کشند، در حالی که سردردهای خوشه‌ای معمولاً در حملات کوتاه و شدید رخ می‌دهند که 15 دقیقه تا سه ساعت قبل از برطرف شدن به طول می‌انجامند. میگرن می تواند از چهار ساعت تا چند روز متغیر باشد که شدیدترین علائم اغلب حدود شش ساعت ادامه دارند.
2. محل سکونت: سردردهای تنشی معمولاً باعث ایجاد درد مبهم و مبهم در دو طرف سر یا اطراف شقیقه ها و پیشانی می شوند، در حالی که درد میگرنی معمولاً یک طرفه است (یک طرف را تحت تأثیر قرار می دهد) و ماهیت ضربان دار دارد. سردرد خوشه ای معمولاً در نزدیکی یا پشت یک چشم ایجاد می شود و می تواند مانند فشار شدید یا احساس سوزش باشد.
3. علائم همراه: میگرن معمولاً با حالت تهوع، استفراغ، فتوفوبیا، فونوفوبیا و/یا سایر اختلالات حسی (در مورد میگرن همراه با اورا) ظاهر می شود که در سردردهای تنشی یا خوشه ای کمتر دیده می شود.
4. سن شروع: میگرن معمولاً در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود، در حالی که سردردهای تنشی اغلب زودتر از دوران کودکی شروع می شوند. سردردهای خوشه ای معمولاً افراد بین 20 تا 50 سال را تحت تأثیر قرار می دهند.
5. فام
سابقه: سردردهای میگرنی و خوشه ای دارای یک جزء ژنتیکی هستند و اگر اعضای خانواده شما نیز از این شرایط رنج می برند، احتمال بروز آن بیشتر است. سردردهای تنشی ممکن است کمتر تحت تأثیر ژنتیک باشند، اما همچنان تحت تأثیر عوامل محیطی مانند استرس یا وضعیت نامناسب قرار دارند.
 
نتیجه
 
سردردهای میگرنی می توانند به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی فرد (سردرد) تأثیر بگذارند، با اشکال و علائم مختلفی که آنها را از سایر انواع سردرد متمایز می کند. درک ویژگی‌های خاص میگرن، محرک‌های بالقوه آن، و تفاوت آن‌ها با سایر اختلالات سردرد برای تشخیص دقیق و استراتژی‌های مدیریت مؤثر بسیار مهم است. با شناخت جنبه های منحصر به فرد سردردهای میگرنی و جستجوی مراقبت های پزشکی مناسب در صورت لزوم، افراد می توانند این شرایط ناتوان کننده را بهتر مدیریت کنند و نتایج کلی سلامت را بهبود بخشند.
چه غذاها و چیزهای دیگری باعث میگرن می شوند؟
 
برخی از محرک‌های رایج که می‌توانند باعث یا تشدید میگرن شوند عبارتند از انواع خاصی از مواد غذایی مانند غذاهای حاوی تیرامین (پنیرهای کهنه، ماهی دودی، گوشت‌های تخمیری)، افزودنی‌های غذایی مانند مونوسدیم گلوتامات، نیترات‌ها و آسپارتام، کافئین در مقادیر بیش از حد یا ترک مصرف منظم. الکل به خصوص شراب قرمز، حذف وعده های غذایی یا ناشتا، کم آبی بدن، استرس، اضطراب، ناراحتی عاطفی، کمبود خواب یا الگوهای خواب نامنظم، نوسانات هورمونی (به ویژه در زنان)، فعالیت بدنی شدید، و تغییرات در شرایط آب و هوایی. شناسایی محرک های فردی برای مدیریت موثر میگرن ضروری است.
  چگونه می توانید تشخیص دهید که میگرن است یا نوع دیگری از سردرد؟
 
تمایز بین میگرن و انواع دیگر سردردها به دلیل شباهت در برخی علائم می تواند چالش برانگیز باشد، اما ویژگی های خاصی ممکن است به شناسایی نوع سردرد کمک کند. عواملی که میگرن را از سردردهای تنشی و خوشه ای متمایز می کند عبارتند از: مدت زمان (سردردهای تنشی چند ساعت تا چند روز طول می کشد، در حالی که میگرن معمولاً بین 4 تا 72 ساعت باقی می ماند)، مکان (درد میگرن معمولاً یک طرف را تحت تأثیر قرار می دهد و ماهیت ضربان دار دارد، در حالی که درد سردرد تنشی دوطرفه و مبهم است)، علائم همراه (تهوع، استفراغ، ترس از نور، صدا هراسی در میگرن رایج است اما در انواع دیگر سردردها کمتر است)، سن شروع (میگرن معمولا در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود در حالی که سردرد تنشی اغلب شروع می شود. در اوایل دوران کودکی)، سابقه خانوادگی (سردردهای میگرنی و خوشه ای دارای یک جزء ژنتیکی هستند)، و طول دوره درد (سردردهای تنشی پایدار هستند، میگرن به صورت حملات اپیزودیک رخ می دهد، و سردردهای خوشه ای حملات کوتاه اما شدید دارند). مشاوره با یک متخصص مراقبت های بهداشتی می تواند به تعیین تشخیص صحیح و توسعه استراتژی های مدیریتی مناسب کمک کند.
میگرن اپیزودیک چیست؟
 
میگرن اپیزودیک به الگویی از حملات میگرنی اطلاق می‌شود که به صورت پراکنده اتفاق می‌افتد اما از یک فرکانس یا میزان عود نسبتا قابل پیش‌بینی پیروی می‌کند. میگرن‌های اپیزودیک را می‌توان به‌عنوان نادر (کمتر از 14 روز سردرد در ماه) یا مکرر (15-149 روز سردرد در ماه) طبقه‌بندی کرد. برای افراد مبتلا به میگرن اپیزودیک، شدت و مدت هر حمله ممکن است متفاوت باشد، اما به طور کلی بدون تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره قابل کنترل است. مدیریت محرک‌ها و استفاده از داروهای پیشگیرانه مناسب می‌تواند به کاهش دفعات و شدت این دوره‌ها کمک کند و کیفیت زندگی افراد مبتلا به میگرن را بهبود بخشد.
  میگرن با اورا چیست؟
 
میگرن همراه با اورا یک نوع فرعی از میگرن است که با اختلالات حسی خاص به نام "اورا" قبل یا در طول فاز سردرد مشخص می شود. این علائم بینایی، حسی یا حرکتی می تواند شامل نورهای چشمک زن، نقاط کور، سوزن و سوزن در اندام ها، مشکل در صحبت کردن، فلج موقت در یک طرف بدن یا سایر احساسات غیر معمول باشد. هاله معمولاً 15 تا 60 دقیقه قبل از شروع سردرد واقعی باقی می ماند و تصور می شود که ناشی از تغییرات موقتی در فعالیت الکتریکی در مغز است. میگرن همراه با اورا می‌تواند تشخیص این سردردها را در مقایسه با میگرن‌های بدون اورا دشوارتر کند، زیرا برخی از این علائم ممکن است شبیه علائم سایر بیماری‌های عصبی یا سکته مغزی باشد. برای تشخیص دقیق و استراتژی های مدیریت مناسب هنگام تجربه چنین علائم و نشانه هایی بسیار مهم است که با یک متخصص مراقبت های بهداشتی مشورت کنید. علائم و نشانه های سردردهای میگرنی چیست؟
 
علامت اولیه سردردهای میگرنی، درد شدید، ضربان دار یا ضربانی است که معمولاً یک طرف سر را درگیر می کند اما می تواند همزمان در هر دو طرف سر ایجاد شود. این درد ممکن است با علائم دیگری مانند تهوع و استفراغ، حساسیت به نور، صدا و بوها (فوتوفوبیا، آواز هراسی، اسموفوبیا)، تاری دید یا دوبینی، سرگیجه یا سرگیجه، گزگز یا بی حسی در اندام ها یا صورت، خستگی یا ما

رژیم بدنسازی چیست؟

 بدنسازی ورزشی است که نیاز به فداکاری و نظم زیادی دارد. این شامل تمرینات شدید و یک رژیم غذایی سخت برای عضله سازی و رسیدن به فیزیک مطلوب است. یکی از مهمترین جنبه های رژیم بدنسازی میزان پروتئین مصرفی است. پروتئین برای ساخت و ترمیم بافت عضلانی ضروری است و یک ماده مغذی کلیدی برای بدنسازان است.

 
وقتی صحبت از رژیم بدنسازی می شود، غذاهای خاصی توصیه می شود. اینها شامل پروتئین های بدون چربی مانند مرغ، بوقلمون، ماهی و گوشت گاو و همچنین محصولات لبنی کم چرب مانند ماست و پنیر می باشد. علاوه بر این، بدنسازان اغلب مکمل های پروتئینی مانند پودر پروتئین آب پنیر را برای کمک به تامین نیازهای پروتئین روزانه خود مصرف می کنند.
 
میزان پروتئین مورد نیاز برای بدنسازی بسته به عواملی مانند وزن بدن و شدت تمرین متفاوت است. با این حال، یک دستورالعمل کلی مصرف 1 گرم پروتئین به ازای هر پوند از وزن بدن در روز است. به عنوان مثال، یک بدنساز 200 پوندی باید 200 گرم پروتئین در روز مصرف کند.
 
بدنسازان علاوه بر پروتئین به حجم و برش دوره های تمرینی خود نیز توجه می کنند. دوره حجم زمانی است که بدنسازان بر روی بلند کردن وزنه های سنگین تر و افزایش حجم کلی تمرینات خود تمرکز می کنند. در طول این مدت، آنها ممکن است کالری و کربوهیدرات بیشتری برای حمایت از تمرین خود مصرف کنند. از طرف دیگر، دوره کات زمانی است که بدنسازان روی از دست دادن چربی بدن و فاش کردن تعریف عضلانی خود تمرکز می کنند. در این مدت، آنها ممکن است کالری و کربوهیدرات کمتری مصرف کنند و بیشتر بر پروتئین و چربی های سالم تمرکز کنند.
 
وعده های غذایی قبل از تمرین برای تامین انرژی و مواد مغذی برای سوخت بدن در طول تمرین مهم هستند. این وعده های غذایی باید حدود ۲ تا ۳ ساعت قبل از تمرین مصرف شوند و باید حاوی کربوهیدرات های پیچیده مانند غلات کامل، میوه ها و سبزیجات باشند. نمونه‌هایی از وعده‌های غذایی قبل از تمرین شامل یک ساندویچ بوقلمون و سبزیجات روی نان گندم کامل یا یک کاسه کینوا با سبزیجات بوداده است.
 
وعده های غذایی بعد از تمرین نیز برای بدنسازان مهم است زیرا به ترمیم و بازسازی بافت عضلانی کمک می کند. این وعده های غذایی باید بلافاصله بعد از تمرین مصرف شوند و شامل ترکیبی از پروتئین و کربوهیدرات باشند. نمونه‌هایی از وعده‌های غذایی بعد از تمرین عبارتند از: مرغ و سیب زمینی شیرین یا شیک پروتئینی با میوه و نان غلات کامل.
 
در نتیجه، رژیم بدنسازی شامل مصرف مقادیر کافی پروتئین، توجه به حجم و دوره های کاهش وزن و مصرف وعده های غذایی مناسب قبل و بعد از تمرین است.

چه مقدار پروتئین برای ورزشکاران مورد نیاز است؟

 به عنوان یک ورزشکار، بدن شما به دلیل شدت و دفعات تمرینی که انجام می دهید، به سوخت بیشتری نسبت به افراد کم تحرک نیاز دارد. پروتئین، یکی از سه درشت مغذی (کربوهیدرات، چربی و پروتئین)، نقش مهمی در ساخت ترمیم و حفظ بافت عضلانی در این مقاله، بررسی خواهیم کرد که ورزشکاران به چه مقدار پروتئین نیاز دارند، چگونه آن را محاسبه کنیم، چه نوع پروتئینی وجود دارد و چرا اهمیت دارد.

 
 
مصرف روزانه توصیه شده پروتئین برای بزرگسالان با توجه به دریافت مرجع رژیم غذایی (DRI) 0.8 گرم به ازای هر کیلوگرم (گرم بر کیلوگرم) وزن بدن است. با این حال، مطالعات نشان داده است که افراد فعال برای تامین نیازهای تمرینی خود به مقادیر بیشتری پروتئین نیاز دارند. انجمن بین المللی تغذیه ورزشی توصیه می کند که ورزشکاران بسته به عواملی مانند سن، نوع ورزش و حجم تمرین، بین 1.2-2.0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مصرف کنند.
 
به عنوان مثال، یک ورزشکار مرد با وزن 75 کیلوگرم (165 پوند) که پنج بار در هفته به شدت تمرین می کند، در گروهی قرار می گیرد که به 1.4 تا 1.9 گرم پروتئین در هر کیلوگرم یا 135-162 گرم پروتئین در روز نیاز دارد. این محدوده تضمین می کند که اسیدهای آمینه کافی برای رشد، ریکاوری و ترمیم بهینه عضلات بعد از تمرین در دسترس است.
 
چگونه پروتئین مورد نیاز را بر اساس درصد کل کالری محاسبه کنیم؟
 
همچنین ورزشکاران می توانند با محاسبه درصد کل کالری مصرفی هر روز از منابع پروتئینی، نیاز پروتئین خود را تعیین کنند. طبق گزارش کالج آمریکایی پزشکی ورزشی (ACSM)، این عدد بین 15 تا 35 درصد کاهش می یابد.
 
برای محاسبه پروتئین دریافتی با استفاده از درصد:
 
میزان متابولیسم پایه (BMR) خود را تعیین کنید. می توانید از ماشین حساب های BMR آنلاین استفاده کنید یا با یک متخصص مراقبت های بهداشتی مشورت کنید.
 
برای دریافت کل کالری مورد نیاز روزانه (TDEE) BMR خود را در ضریب سطح فعالیت ضرب کنید:
 
سبک زندگی کم تحرک: x1.2
Lightly Active: x1.375
نسبتا فعال: x1.55
بسیار فعال: x1.725
بسیار فعال: x1.9
درصد پروتئین مورد نظر خود را به گرم تبدیل کنید:
 
به عنوان مثال، اگر می خواهید 20% را هدف قرار دهید، TDEE خود را در 0.20 ضرب کنید.
نتیجه به دست آمده در مرحله 3 را بر چهار تقسیم کنید زیرا در هر گرم پروتئین تقریباً 4 کالری وجود دارد.
 
این محاسبه با در نظر گرفتن تعادل کلی انرژی، تخمینی از مصرف پروتئین روزانه را ارائه می دهد.
 
انواع پروتئین چیست؟
 
پروتئین ها اشکال مختلفی دارند و درک این تمایزات به ورزشکاران کمک می کند هنگام انتخاب مواد غذایی غنی از پروتئین، انتخاب های آگاهانه ای داشته باشند. در اینجا چند نوع رایج پروتئین آورده شده است:
 
پروتئین کامل: حاوی تمام نه اسید آمینه ضروری لازم برای عملکردهای بدن، از جمله رشد عضلات است. به عنوان مثال می توان به مرغ، گوشت گاو، ماهی، تخم مرغ، محصولات لبنی، سویا، کینوا، دانه شاهدانه، دانه چیا، تخم کدو تنبل و بادام زمینی اشاره کرد.
 
پروتئین ناقص: فاقد یک یا چند اسید آمینه ضروری است. غذاهای گیاهی مانند میوه‌ها، سبزیجات، آجیل و حبوبات عموماً سطوح پایین‌تری از پروتئین کامل را فراهم می‌کنند، اما وقتی با هم در وعده‌های غذایی در طول روز مصرف شوند، اسیدهای آمینه از دست رفته یکدیگر را تکمیل می‌کنند.
 
چرا ورزشکاران نسبت به افراد کم تحرک به پروتئین بیشتری نیاز دارند؟
 
فعالیت‌های بدنی منظم نیازهای قابل توجهی را بر بدن انسان تحمیل می‌کند که منجر به افزایش نرخ تجزیه پروتئین در طول جلسات و بعد از تمرین می‌شود. مصرف پروتئین کافی به جبران ذخایر تخلیه شده، تقویت هیپرتروفی (رشد عضلانی)، جلوگیری از آسیب های ناشی از تمرین بیش از حد، افزایش عملکرد و بهبود سلامت کلی کمک می کند. بنابراین، ترکیب غذاهای پر پروتئین در وعده‌های غذایی قبل، حین و بعد از ورزش ممکن است مفید باشد.
 
در نتیجه، تعیین مقدار و منبع مناسب پروتئین برای اهداف ورزشی برای به حداکثر رساندن سود بدون ایجاد مشکلات سلامتی حیاتی است. با تخمین نیازهای فردی از طریق هر روشی که در بالا توضیح داده شد، پیگیری الگوهای رژیم غذایی، و تنوع برنامه غذایی، ورزشکاران می توانند به طور پایدار روال تناسب اندام خود را بهینه کنند. به یاد داشته باشید که همیشه به جای تکیه بر مکمل ها، گزینه های غذایی کامل را در اولویت قرار دهید، مگر اینکه توسط متخصص تغذیه یا پزشک مجاز تجویز شده باشد. ترکیب متعادل کربوهیدرات ها، چربی ها و پروتئین ها برای موفقیت طولانی مدت ضروری است.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 صفحه بعد